مهاجرت
اميد پارسانژاد
مهاجرت معروف نمايندگان مجلس شوراي ملي و رجال سياسي ايران به قم در جريان جنگ جهاني اول كه به تشكيل «كميته دفاع ملي» و دولتي موقت در كرمانشاه انجاميد، روز 18 آبان 1294 و همزمان با ورود قشون روسيه به كرج و قرار گرفتن پايتخت در آستانه اشغال آغاز شد. در اين هنگام از شروع جنگ جهاني اول يك سال و سه ماه ميگذشت و با وجود اينكه دولت ايران از ابتدا بيطرفي خود را اعلام كرده بود، نيروهاي نظامي هر چهار كشور اصلي درگير در جنگ (انگلستان و روسيه از يكسو و آلمان و عثماني از سوي ديگر) به خاك ايران وارد شده بودند.
احمدشاه جوان كه تنها چند روز پيش از آغاز جنگ جهانگير به سن قانوني رسيده بود، در آبانماه 1293 فرمان بيطرفي ايران را صادر كرد و در آن نوشت: «... نظر به اينكه روابط وداديه ما بحمدالله با دول متخاصمه برقرار است، براي اينكه عموم اهالي از نيات مقدسه ما در حفظ و صيانت اين روابط حسنه نسبت به دول متحاربه مطلع باشند، امر ميفرماييم كه جناب مستطاب اجل اشرف افخم اكرم مهين دستور معظم مستوفيالممالك، رئيسالوزراء و وزير داخله، فرمان ملوكانه را به فرمانفرمايان و حكّام و مأمورين دولت ابلاغ دارند كه دولت ما در اين موقع مسلك بيطرفي را اتخاذ و روابط دوستانه خود را با دول متخاصمه كماكان حفظ و صيانت مينمايد...» (نقل شده در «روزشمار تاريخ ايران، از مشروطه تا انقلاب» باقر عاقلي)
بيطرفي
اما تنها پنج روز پس از صدور اين فرمان و اعلام بيطرفي ايران توسط دولت مستوفي، قشون عثماني و مأموران آلمان به آذربايجان ايران حمله كردند. نكته بسيار تأثيرگذار ديگر اين بود كه علماي شيعه در عراق بلافاصله عليه نيروهاي متفقين و به نفع عثماني اعلام جهاد كردند و از آن پس افكار عمومي ايرانيان يكسره به سوي متحدين گرايش يافت. رفتارهاي پيشين دولتهاي روسيه و انگلستان نيز مزيد بر علت شد و كار را به جايي رساند كه شاه و دولت براي ترك بيطرفي و پيوستن به اردوي متحدين تحت فشار قرار گرفتند. يكي از مهمترين حوادثي كه فشار افكار عمومي عليه موضع رسمي دولت ايران را نشان ميداد، اقدام آيتالله حائري (شيخالعراقين) در تسليم فتواي جهاد با امضاي علماي نجف به احمدشاه در فروردين 1294 بود. چند روز پس از آن نيز مردم كرمانشاه و تهران در استقبالي كمنظير از وزاري مختار آلمان و ايتاليا كه به پايتخت ميرفتند، تمايلات خود را به روشني نشان دادند.
تا اينجا ارتش عثماني و مأمورين آلمان در مناطق جنوب و مركز ايران كه حوزه نفوذ انگلستان محسوب ميشد به عمليات ايذايي و اطلاعاتي مشغول بودند. آنها يك بار موفق شده بودند اروميه و تبريز را به تصرف در آوردند كه البته ارتش روسيه فوراً آنها را از آذربايجان عقب رانده بود. در اين ميانه فشار نمايندگان سياسي دولتهاي متخاصم و اختلافات شديد داخلي به ويژه در مجلس شوراي ملي چنان شرايط بيثباتي به وجود آورد كه احمد شاه ناچار شد در طول سه ماه (از اواسط ارديبهشت تا اواسط مرداد 1294) شش فرمان رئيسالوزرايي صادر كند. در ميان همين كشمكشها بود كه خبر حركت قواي روسيه از قزوين به سوي تهران منتشر شد و از سوي ديگر انگليسيها براي خنثي كردن تحركات واسموس آلماني در جنوب، بندر بوشهر را تصرف كردند.
مهاجران
حركت روسها به سوي تهران و تصرف بوشهر توسط انگليسيها گروه بزرگي از نمايندگان مجلس سوم را به صرافت ترك تهران و تشكيل نيرويي براي مقاومت انداخت. ملكالشعراي بهار كه در آن هنگام نماينده مجلس بود در اين باره نوشته است: «مستوفيالممالك رئيسالوزراء (و از سران حزب دمكرات) تصميم گرفت شاه را از پايتخت حركت داده به اصفهان ببرد و قبلاً هم به كميته دمكرات و بعضي وكلا محرمانه دستور داده بود كه از تهران به قم رهسپار شوند و اين دستور را در قصر ابيض به من و شاهزاده سليمانميرزا شخصاً داد و گفت: از تهران برويد. بالاخره ژاندارمري با مهمات و از سفراي دول متحده سفير آلمان و جمعي از نمايندگان مجلس و مردم متفرقه به سوي قم عزيمت كردند.» («تاريخ مختصر احزاب ايران»)
علماي قم همزمان عليه متفقين فتواي جهاد دادند. مجلس از اكثريت افتاد و تعطيل شد. وزراي مختار روسيه و انگلستان كه از انتقال پايتخت به اصفهان (خارج از حوزه نفوذ هر دو كشور) نگران بودند به ديدار احمد شاه رفتند و سرانجام قرار شد حركت قواي روسيه به سوي تهران متوقف شود؛ هر چند آنها راه خود را به سوي ساوه و قم كج كردند پس از مدتي قم را به اشغال در آوردند. كميته دفاع ملي كه در قم تشكيل شده بود به اصفهان و از آنجا به كرمانشاه منتقل شد و در اتحاد با حاكم وقت لرستان و خوزستان و عشاير قشقايي، يك دولت موقت دفاع ملي تشكيل داد. انگليسيها در مقابل عشاير خمسه و بختياري و قبايل عرب را عليه دولت موقت مسلح كردند. با نزديك شدن ارتش روسيه از شمال و از دست رفتن همدان، مهاجران كرمانشاه را به سوي قصر شيرين و كرند ترك كرد. روسها در طول اسفندماه، اصفهان و كرمانشاه را نيز اشغال كردند و كميته دفاع ملي در بهار سال بعد به بغداد و كاظمين منتقل شد.
نيروهاي متفقين تا اينجا ابتكار عمل را در بيشتر نقاط ايران به دست گرفته بودند. اما از اوايل تابستان سال بعد، هنگامي كه كميته دفاع ملي به كمك عثمانيها كرمانشاه را بار ديگر تصرف كردند، ورق برگشت. ارتش عثماني همدان و بعد قزوين را تصرف كرد و به سوي تهران به حركت درآمد. سفراي متفقين اعضاي خانواده خود را راهي اروپا كردند و به شاه اطلاع دادند كه در حال خروج از تهران هستند. اما پيشروي قواي عثماني ادامه نيافت و توازن قوا از زمستان، تحت تأثير شرايط عمومي جنگ بار ديگر به هم خورد. سپاه انگليس در جنوب ارتش ششم عثماني را در هم شكست و چند روز بعد بغداد را تسخير كرد. همزمان انقلاب روسيه به پيروزي رسيد و جنگ جهاني مدتي بعد به نفع متفقين پايان يافت.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی