گسترش ارتباطات
چنانكه در شماره گذشته خوانديد، اقدامات اصلاحي و برنامههاي نوسازي شاهزاده عباسميرزا (وليعهد و نايبالسلطنه فتحعليشاه قاجار) به مسائل نظامي محدود نميشد. به نوشته عبدالرزاق دنبلي: «ديگر از جمله مآثر (كارهاي پسنديده) دولت نامي، حسن اهتمام نايبالسلطنه است در اشتهار بدايع و صنايع و بروز دقايق اهل صنعت و هنر در خطه بهشت نشان ايران... از جمله اشتهار لغات مختلفه اقاليم جهان». («مآثر سلطانيه» تصحيح و تحشيه غلامحسين زرگرينژاد)
مورخ رسمي دارالسلطنه تبريز سپس توضيح ميدهد كه ديوانخانه نايبالسلطنه بر آن بود شرايطي فراهم كند كه «از هر مملكت كه خامه در بنيان آرند و مكتوبي نگارند»، امكان خواندن و پاسخدادن به همان زبان در ميان ديوانيان موجود باشد. بنابراين كساني را كه به زبانهاي فرانسه، انگليسي، روسي، لهستاني، لاتين و زبان مردم اتريش مسلط بودند، به كار گرفتند. همچنين تعدادي سپاهي، مربي نظامي، صنعتگر ماهر، پزشك و جراح از كشورهاي مختلف اروپايي به استخدام دارالسلطنه در آمدند. عباسميرزا در عين حال تعدادي از مهندسان، طبيبان، توپچيان، صنعتگران و نظاميان ايراني را براي فراگرفتن مهارتهاي بيشتر به لندن فرستاد. نخستين دفاتر نمايندگي دائمي ايران در لندن و پاريس نيز به ابتكار او تأسيس شد.
فرنگ
الزامات برنامه نوسازي عباسميرزا باعث شد ايرانيان بيش از هر زمان ديگري با غرب آشنا شوند. به نوشته دنبلي: «پيش از اين... اهل ايران نميدانستند كه [در] فرنگ چند قرال (پادشاه) است و ممالك ايشان در چه سمت است و پايتخت هر يك كجاست»، اما در دوران اقامت عباسميرزا در آذربايجان، مراوده با اروپائيان بسيار گسترش يافت و رفتوآمد اروپائيان بيشتر شد، بنابراين بر ميزان شناخت ايرانيان از دنيا نيز افزوده شد. اين آشنايي باعث شد بسياري از فنون و هنرهاي متداول در غرب مورد توجه ايرانيان قرار گيرد. مثلاً: «اعظم تصنعات كار فرنگ، باسمهكاري (چاپ) بُوَد كه كتب متعدده به خط نسخ و نستعليق بيرون ميآورند». ميرزا صالح شيرازي كه از نخستين محصلان اعزام شده به انگلستان بود، مقداري ابزار چاپ با خود به ايران آورد و براي نخستين بار چاپخانهاي در تبريز تأسيس كرد.
عباس ميرزا همچنين دستور داد در شهر خوي كارگاه بافت پارچههاي ماهوت بنا كنند. استادان اين كارگاه در ابتدا نتوانستند پارچهاي با كيفيت مورد نظر شاهزاده توليد كنند، اما پس از اينكه دستگاههاي بافت تازهاي از روسيه وارد كردند، از پس كار برآمدند. ماهوت پارچهاي پشمي، كلفت و پرزدار بود كه در آن روزگار پوشش اعيان، اشراف و نظاميان را از آن ميساختند.
دنبلي در توضيح انگيزه عباسميرزا براي توجه به جنبههاي مختلف علوم و فنون غرب، عبارتي بسيار روشنگر آورده كه نشان ميدهد انديشه «خودكفايي» مركز توجه او بوده است: «منظور نظر آفتاباثر نايبالسلطنه آن است كه در هيچ كار و هيچ صنعت، اهالي ايران را احتياج به اقاليم ديگر نباشد. هر چه اهل ايران را ضرور است، در اين ديار به عمل آورند و به متاع ديار ديگر ضرورت نيفتد و ارباب سليقه ايران و استادان صاحب ذهن... به كار اقاليم ديگر ننگرند.»
زنجيره
آنچه از اقدامات اصلاحگرانه شاهزاده عباسميرزا گفتيم، عمدتاً به چند سال اول مأموريت او در آذربايجان باز ميگشت. اما نبرد با روسها در اين سالها متوقف نشده بود و آتش آن هر چندگاه از جايي زبانه ميكشيد. بين سالهاي 1220 تا 1228ه.ق. شش جنگ ميان دو طرف درگرفت «كه در همه آن معارك (معركهها) ظفر آن حضرت (عباسميرزا) را بود، سواي واقعه اصلاندوز كه ظفر ميسر نشد».
دنبلي ابتدا اين شش جنگ را به اختصار معرفي كرده و سپس به شرح جزئيات آنها پرداخته است. ما نيز به تبعيت از او چنين ميكنيم:
1- در سال 1220ه.ق. عباسميرزا به دستور فتحعليشاه از ارس گذشت تا به تحركات ابراهيمخليلخان جوانشير، والي قرهباغ، پاسخ دهد. او از پالكونيك كتلراوسكي روس ياري خواست و رويارويي ميان دو طرف شش روز در نزديكي قلعه شوشي ادامه يافت.
2- در همان سال عباسميرزا براي كوچاندن اهالي گنجه به سوي آن ديار حركت كرد كه دو بار، يكي با طايفه شمسالدينلو و ديگري با روسها، جنگ در گرفت و چند روز ادامه داشت.
3- در سال 1221ه.ق. جنگ دوم در قرهباغ روي داد.
4- در سال 1223ه.ق. فيلدمارشال روس، ايوان گودويچ، بار ديگر به قصد تصرف ايروان به سوي اين شهر حركت كرد. نايبالسلطنه به كمك حسينخان قاجار، سردار ايروان شتافت و مدتي در حوالي نخجوان با سپاه روسيه به نبرد پرداخت.
5- در سال 1225ه.ق. نيروهاي حسينخان قاجار در حوالي حاجيقرا با دشمن درگير شد و آن را شكست داد.
6- در جنگهاي دامنهدار سال 1228ه.ق. ابتدا به نظر ميرسيد موفقيت با قواي ايران است، اما سرانجام در واقعه اصلاندوز ورق برگشت و ايرانيان شكست خوردند. معاهده گلستان نتيجه اين زنجيره نبردها بود.
در شمارههاي بعدي به تفصيل به هر يك از اين جنگها و مهمترين وقايعي كه در ميان آنها رخ داد خواهيم پرداخت.
چنانكه در شماره گذشته خوانديد، اقدامات اصلاحي و برنامههاي نوسازي شاهزاده عباسميرزا (وليعهد و نايبالسلطنه فتحعليشاه قاجار) به مسائل نظامي محدود نميشد. به نوشته عبدالرزاق دنبلي: «ديگر از جمله مآثر (كارهاي پسنديده) دولت نامي، حسن اهتمام نايبالسلطنه است در اشتهار بدايع و صنايع و بروز دقايق اهل صنعت و هنر در خطه بهشت نشان ايران... از جمله اشتهار لغات مختلفه اقاليم جهان». («مآثر سلطانيه» تصحيح و تحشيه غلامحسين زرگرينژاد)
مورخ رسمي دارالسلطنه تبريز سپس توضيح ميدهد كه ديوانخانه نايبالسلطنه بر آن بود شرايطي فراهم كند كه «از هر مملكت كه خامه در بنيان آرند و مكتوبي نگارند»، امكان خواندن و پاسخدادن به همان زبان در ميان ديوانيان موجود باشد. بنابراين كساني را كه به زبانهاي فرانسه، انگليسي، روسي، لهستاني، لاتين و زبان مردم اتريش مسلط بودند، به كار گرفتند. همچنين تعدادي سپاهي، مربي نظامي، صنعتگر ماهر، پزشك و جراح از كشورهاي مختلف اروپايي به استخدام دارالسلطنه در آمدند. عباسميرزا در عين حال تعدادي از مهندسان، طبيبان، توپچيان، صنعتگران و نظاميان ايراني را براي فراگرفتن مهارتهاي بيشتر به لندن فرستاد. نخستين دفاتر نمايندگي دائمي ايران در لندن و پاريس نيز به ابتكار او تأسيس شد.
فرنگ
الزامات برنامه نوسازي عباسميرزا باعث شد ايرانيان بيش از هر زمان ديگري با غرب آشنا شوند. به نوشته دنبلي: «پيش از اين... اهل ايران نميدانستند كه [در] فرنگ چند قرال (پادشاه) است و ممالك ايشان در چه سمت است و پايتخت هر يك كجاست»، اما در دوران اقامت عباسميرزا در آذربايجان، مراوده با اروپائيان بسيار گسترش يافت و رفتوآمد اروپائيان بيشتر شد، بنابراين بر ميزان شناخت ايرانيان از دنيا نيز افزوده شد. اين آشنايي باعث شد بسياري از فنون و هنرهاي متداول در غرب مورد توجه ايرانيان قرار گيرد. مثلاً: «اعظم تصنعات كار فرنگ، باسمهكاري (چاپ) بُوَد كه كتب متعدده به خط نسخ و نستعليق بيرون ميآورند». ميرزا صالح شيرازي كه از نخستين محصلان اعزام شده به انگلستان بود، مقداري ابزار چاپ با خود به ايران آورد و براي نخستين بار چاپخانهاي در تبريز تأسيس كرد.
عباس ميرزا همچنين دستور داد در شهر خوي كارگاه بافت پارچههاي ماهوت بنا كنند. استادان اين كارگاه در ابتدا نتوانستند پارچهاي با كيفيت مورد نظر شاهزاده توليد كنند، اما پس از اينكه دستگاههاي بافت تازهاي از روسيه وارد كردند، از پس كار برآمدند. ماهوت پارچهاي پشمي، كلفت و پرزدار بود كه در آن روزگار پوشش اعيان، اشراف و نظاميان را از آن ميساختند.
دنبلي در توضيح انگيزه عباسميرزا براي توجه به جنبههاي مختلف علوم و فنون غرب، عبارتي بسيار روشنگر آورده كه نشان ميدهد انديشه «خودكفايي» مركز توجه او بوده است: «منظور نظر آفتاباثر نايبالسلطنه آن است كه در هيچ كار و هيچ صنعت، اهالي ايران را احتياج به اقاليم ديگر نباشد. هر چه اهل ايران را ضرور است، در اين ديار به عمل آورند و به متاع ديار ديگر ضرورت نيفتد و ارباب سليقه ايران و استادان صاحب ذهن... به كار اقاليم ديگر ننگرند.»
زنجيره
آنچه از اقدامات اصلاحگرانه شاهزاده عباسميرزا گفتيم، عمدتاً به چند سال اول مأموريت او در آذربايجان باز ميگشت. اما نبرد با روسها در اين سالها متوقف نشده بود و آتش آن هر چندگاه از جايي زبانه ميكشيد. بين سالهاي 1220 تا 1228ه.ق. شش جنگ ميان دو طرف درگرفت «كه در همه آن معارك (معركهها) ظفر آن حضرت (عباسميرزا) را بود، سواي واقعه اصلاندوز كه ظفر ميسر نشد».
دنبلي ابتدا اين شش جنگ را به اختصار معرفي كرده و سپس به شرح جزئيات آنها پرداخته است. ما نيز به تبعيت از او چنين ميكنيم:
1- در سال 1220ه.ق. عباسميرزا به دستور فتحعليشاه از ارس گذشت تا به تحركات ابراهيمخليلخان جوانشير، والي قرهباغ، پاسخ دهد. او از پالكونيك كتلراوسكي روس ياري خواست و رويارويي ميان دو طرف شش روز در نزديكي قلعه شوشي ادامه يافت.
2- در همان سال عباسميرزا براي كوچاندن اهالي گنجه به سوي آن ديار حركت كرد كه دو بار، يكي با طايفه شمسالدينلو و ديگري با روسها، جنگ در گرفت و چند روز ادامه داشت.
3- در سال 1221ه.ق. جنگ دوم در قرهباغ روي داد.
4- در سال 1223ه.ق. فيلدمارشال روس، ايوان گودويچ، بار ديگر به قصد تصرف ايروان به سوي اين شهر حركت كرد. نايبالسلطنه به كمك حسينخان قاجار، سردار ايروان شتافت و مدتي در حوالي نخجوان با سپاه روسيه به نبرد پرداخت.
5- در سال 1225ه.ق. نيروهاي حسينخان قاجار در حوالي حاجيقرا با دشمن درگير شد و آن را شكست داد.
6- در جنگهاي دامنهدار سال 1228ه.ق. ابتدا به نظر ميرسيد موفقيت با قواي ايران است، اما سرانجام در واقعه اصلاندوز ورق برگشت و ايرانيان شكست خوردند. معاهده گلستان نتيجه اين زنجيره نبردها بود.
در شمارههاي بعدي به تفصيل به هر يك از اين جنگها و مهمترين وقايعي كه در ميان آنها رخ داد خواهيم پرداخت.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی