چنانكه ديديم، خروج ژنرال گاردان (فرستاده ناپلئون بناپارت) از ايران با ورود سر هارفورد جونز (سفير پادشاه انگستان) همزمان بود. گاردان به رغم اصرار فراوان فتحعليشاه براي ماندن در ايران، بر سر تصميم خود ماند و هنگامي كه دانست دولت ايران فرستاده انگلستان را پذيرفته است، كشور را ترك كرد. او اين استدلال ايرانيها را كه سفراي دو دولت انگلستان و فرانسه در بسياري از پايتختهاي اروپايي و حتي در همسايگي ايران، در عثماني، همزمان اقامت دارند و مشكلي ميان ايشان نيست را نپذيرفت و رفت. جالب است اين اقدام گاردان كه به نظر او براي «حفظ حيثيت» امپراتور فرانسه لازم بود، توسط ناپلئون به تندي سرزنش شد و مايه گوشهنشيني گاردان را براي مدتي فراهم آورد. ناپلئون سفير خود را به اين دليل كه با ترك ايران امكان نفوذ همهجانبه انگليسيها را در اين كشور فراهم كرده است، ملامت كرد.
مالكوم
واكنش انگليسيها به خبر انعقاد معاهده پيمان فينكنشتاين، كوشش براي جلب دوباره دوستي ايران بود. در آن هنگام فرمانداركل هندوستان منشي مخصوص خود، جان مالكوم را كه در سال 1800م. به ايران سفر كرده بود، آماده سفري ديگر كرد. از سوي ديگر سر هارفورد جونز نيز مستقيماً به عنوان نماينده پادشاه انگلستان و از لندن رهسپار ايران شد. اين امر علاوه بر اينكه نشان ميداد دوستي ايران و فرانسه تا چه اندازه انگليسيها را به وحشت انداخته است، رقابت دولت مركزي انگلستان و حكومت انگليسيهند را براي به دست گرفتن سياستگزاري منطقهاي را آشكار ميكرد.
مالكوم روز 17 آوريل 1808 بمبئي را به سوي بوشهر ترك گفت. جونز كه از لندن حركت كرده بود، 9 روز بعد به بمبئي رسيد و خود را در موقعيتي دشوار يافت. او تصميم گرفت تا روشن شدن نتيجه سفر مالكوم در هند بماند. مالكوم مدتي پس از ورود به بوشهر، ستوان پاسلي را در روز 19 مه 1808م. (29 ارديبهشت1187ه.ش. - 23 ربيعالاول 1223ه.ق.) راهي شيراز كرد تا در مذاكره با شاهزاده حسينعليميرزا فرمانفرما، حاكم فارس، مقدمات سفر فرستاده حكمران هند را به تهران آماده كند. اما فرمانفرما كه دستور اكيد داشت از سفر انگليسيها جلوگيري كند، موضع رسمي دولت ايران را در مورد عدم پذيرش فرستادگان بريتانيا، به پاسلي ابلاغ كرد. «پاسلي بيدرنگ ماجرا را براي سر جان مالكوم نوشت. سفير انگليس پس از آگاهي از موضع پادشاه قاجار به پاسلي نوشت كه بيدرنگ اتمامحجتي را تقديم حاكم فارس كند كه به موجب آن، دربار ايران يك ماه فرصت داشت تا مقدمات سفر سر جان مالكوم را به تهران فراهم سازد؛ در غير اين صورت انگليسيها اقدام لازم براي تصرّف خارك و برخي جزاير جنوبي ايران را انجام ميداند». (حاشيه «مآثر سلطانيه»، غلامحسين زرگرينژاد، با اندكي تلخيص)
خبر اين اولتيماتوم در سلطانيه به آگاهي فتحعليشاه رسيد. چنانكه پيشتر خوانديد او در ملاقاتي با گاردان خطر عدم پذيرش سفير انگليس را گوشزد كرد و نظر او را در مورد پذيرفتن پيك مالكوم (پيسلي) جويا شد. گارادان با تأكيد بر مفاد قرارداد فينكنشتاين تهديد كرد در صورت پذيرش انگليسيها، ايران را ترك خواهد كرد. او دربار ايران را به فرستادن نيروي نظامي به مناطق جنوب كشور تشويق كرد. فتحعليشاه كه هنوز اميدوار بود اتحاد با فرانسه او را از تهاجم روسها در امان بدارد، نظر گاردان را پذيرفت و ضمن رد اولتيماتوم مالكوم، اسماعيلخان دامغاني را مأمور دفاع از بنادر سواحل جنوبي كرد.
جونز
به اين ترتيب مالكوم به قصد تدارك نيروي تهاجمي لازم براي عملي كردن اولتيماتومش، به سوي هند بازگشت. هنگامي كه لرد مينتو (فرمانداركل هندوستان) از ماجراي سفر مالكوم آگاه شد، به هارفورد جونز اجازه داد سفر خود را به سوي ايران ادامه دهد و بخت خود را بيازمايد. «جونز كه از حمايت جاناتان دانكن فرماندار بمبئي برخوردار بود، بيدرنگ روانه بوشهر شد. كمي بعد سر جان مالكوم وارد كلكته شد و با لرد منتو درباره نقشه خود براي تصرّف خارك و تبديل اين جزيره به بازار تجارت و مركز قدرت انگليسيها سخن گفت. مينتو كه مجذوب نقشه سر جان مالكوم شده بود، بلافاصله نامهاي به جونز نوشت و به او دستور داد حركت خود را به سوي ايران متوقف كند. اين نامه زماني به بمبئي رسيد كه جونز در نيمه راه ايران بود. پس از رسيدن جونز به بوشهر و در حالي كه به خلاف زمان مأموريت سر جان مالكوم، سياست دربار ايران در اتكاي همهجانبه به فرانسويها و اجتناب از نزديكي به انگليسيها تعديل شده بود، نامه لرد مينتو به جونز رسيد. جونز كه ديگر وارد خاك ايران شده بود، مسير خود را از بوشهر به سوي شيراز ادامه داد. در نيمه راه دومين نامه فرمانرواي هند به جونز رسيد كه مينتو در آن به جونز دستور مراجعت از ايران داده و متذكر شده بود كه قرار است به زودي قواي انگليس به فرماندهي سر جان مالكوم عازم تسخير خارك گردد. اما جونز همزمان با نامه لرد مينتو، نامه ديگري از جاناتان دانكن دريافت كرد كه در آن صراحتاً به انجام مأموريت خود تشويق شده بود. دانكن به جونز نوشته بود كه با سياست جنگطلبي سر جان مالكوم مخالف و نگران است كه همزمان با حضور جونز در تهران نقشه حمله به خارك عملي شده و مانع موفقيت سفير انگليس در تهران شود».
(ادامه دارد)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر