در مرور مقالات دهگانه ميرزا محمدهادي شيرازي (وقايعنگار سفر ميرزا ابوالحسنخان ايلچي به روسيه)، به مقاله چهارم رسيديم. ميرزا محمدهادي اين مقاله را به بيان «اسباب و اوضاع خانه و لباس زنان و مردان» روس ساكن سنپترزبورگ اختصاص داده است. بخش قابل توجهي از اين مقاله به توصيف لوازمي ميگذرد كه روسها در خانه از آن استفاده ميكنند، از ميز و صندلي و بوفه گرفته تا انواع چراغها و تابلوها و لوازم تزئيني. نويسنده سپس به توضيح شيوه لباسپوشيدن زنان و مردان روس ميپردازد و تفاوت لباسپوشيدن ايشان را در شب و روز، منزل و بيرون منزل، مهماني و غيرمهماني و همچنين فرق ميان اعيان و تهيدستان را در پوشش به تفصيل شرح ميدهد. به نظر ميرسد كلاههاي بزرگ و عجيبي كه زنان قرن هجدهم به سر ميگذاشتهاند و شيوه دستكشپوشيدن و چتر دست گرفتن ايشان و همچنين پاكيزگي لباسها و نحوه مراقبت از آنها توسط مردم براي ميرزا بسيار جالب بوده است. به نوشته او: «با وجود آنكه سواي شال و جواهرآلات ايشان، اصل لباس چندان قابليتي و قيمتي ندارد، اما بسيار نزاكت و صفا دارد و به طريق زنان اهل ايران نيستند كه اصراف بسيار در لباس كرده، شلوارهاي قيمتي، چكينهاي ترمه دوزي، ارخالق (نيمتنه) و پيراهن و دستمال و شالهاي آبره (رويه) و چهارحاشيه و چهارقدي قبهدار و غيره را به قيمت اعلا خريده و هر يك را سهچهار ماه استعمال كرده، مجدداً سرانجام مينمايند و به اندك وقتي قروض و آلودگي بسيار به جهت شوهران خود به هم ميرسانند. يك طاقه شال كه زنان اين طايفه به هم ميرسانند و به قيمت اعلا ميخرند، دهبيست سال آن را نو و تازه نگه ميدارند. هرگاه كه از خانه بيرون ميروند، ساعتي به دوش مياندازند و باقي اوقات به محافظت آن مشغول ميشوند. خلاصه اگرچه از هر رهگذر عقل معاش ايشان بسيار است، اما در امر لباس زياد از ساير امور امساك دارند و همين لباسهاي جزئي را ظاهراً هميشه پاك و پاكيزه نگه ميدارند».
لباس
موضوع ديگر مورد توجه ميرزا هادي در مقاله چهارم شيوه لباس پوشيدن نظاميان است: «بزرگان، جنرالها و اشخاصي كه شايسته هستند، يقه همان قباي ماهوت كوتاه را مفتول و گلابتون و پولك به اقسام طرحها دوخته و پوشيدهاند و سرهاي دوش (سردوشيها) را چيزي از گلابتون طلا و نقره ساخته نصب كردهاند (درجههاي نظامي) و به آئين خود زينت به قبا بسيار ميكنند (مدالها؟) و كلههاي كلاهها را دسته پر سفيد يا سياه يا اقسام رنگها ميگذراند».
ميرزا در ميان توصيف لباس پوشيدن زنان و مردان روس تذكر ميدهد كه «اين لباس، لباس فرنگ است كه ايشان نيز كسب از آنها كرده ميپوشند».
عنوان پنجمين مقاله «در بيان وضع خوراك و خواب و ضيافت كردن و تقوي و طهارت و حمام رفتن و...» است. و ميرزا در آن ابتدا به توصيف سالن غذاخوري و ميز غذاخوري ميپردازد و سپس به توضيح شيوه پذيرايي از ميهمان، گرداندن ظرفهاي غذا توسط پيشخدمتها، انواع ضيافتها (ضيافت شام يا ناهار، مجالس رقص و شبنشيني) و موضوع قمار مشغول ميشود. «هر جا و هر خانه و هركس ميزخانه عليحده دارد، يعني مكان صرف غذا ميز كرسي ميباشد كه از چوب ساختهاند و پارچه پارچه است. آن را به يكديگر متصل كرده در وسط اتاق ميگذارند و پارچه سفيدي كه لطافت كلي دارد، مثل سفره روي آن ميز مياندازند و تمام دور آن را به قدر جاي آدمي يك بشقاب و يك طاقه دستمال سفيد و قدري نان ميگذارند و پهلوي هر بشقاب كاردي و قاشقي و چنگالي، يا [از] نقره يا طلا يا برنج يا آهن –هر كس به قدر وسعت خود- ميگذارد و به فاصله بشقابها، فنجان و پياله بلور و اقسام شرابها را ميگذارند. در وسط سفره گلدانها و شمعدانها و ظروف غريبه و ميوه و شيرينيآلات و مرباها، هر كس هر چه دارد، ميچيند».
ضيافت
ميرزا انواع غذا كه در آنجا متداول است و تفاوت ميان طبقات مختلف اجتماعي را چنين شرح ميدهد: «روغن بسيار كم [ميخورند]، بلكه هيچ نميخورند. طعام (در اينجا به معني گندم و غلات) صرف نميكنند و غذاي اصلي ايشان اقسام گوشتهاست، خاصه گوشت گاو كه به طريق مختلف ميپزند و سرد و گرم به چندين قسم صرف مينمايند و خوردن و اسباب ميز و مأكولات و ساير آنچه در اين باب تحرير شده نيز مرتبه مرتبه است. بزرگان و اعيان بسيار هستند كه اسباب و اثاث ميز آنها از طلا و نقره [است] و چيني و بلور و بارفطن و شمعدانها و گلدانها[يايشان] منتهاي آراستگي دارد. از آنها پستتر، قدري پستتر است و همچنين تا فقراي آنها كه با قاشق و اسباب چوبي غذا صرف ميكنند. غرض اصل صرف غذاي ايشان از قرارياست كه تحرير يافت».
او در مورد رسم بازي و قمار در شبنشينيها نيز مينويسد: «در اطاقها دو نفر، سه نفر، جوقه جوقه، دور يكديگر روي صندلي و كرسيها نشسته، كاغذها و اسبابها به طريق بازي گنجفه (نوعي ورقبازي كه از دوران صفوي در ايران مرسوم شد) در هر جا حاضر و آماده گذاشته، آنها بازي ميكنند و برد و باخت بسيار ميان آنها ميشود. يعني بسيار اتفاق افتاده كه در يك شب، يك آدم پنجاه هزار تومان، ده هزار تومان، بيشتر كمتر برد و باخت كرده است».
به نوشته او ماجراي عجيب باخت يك شخص كه به سكته و مرگ او انجاميد را براي امپراطور نقل كرده بودند و او حكم به ممنوعيت قمار داده است، اما پس از مدتي دوباره متداول شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر