سه‌شنبه، آذر ۰۱، ۱۳۸۴

عقل معاش

در مرور مقالات ده‌گانه ميرزا محمدهادي شيرازي (وقايع‌نگار سفر ميرزا ابوالحسن‌خان ايلچي به روسيه)، به مقاله چهارم رسيديم. ميرزا محمدهادي اين مقاله را به بيان «اسباب و اوضاع خانه و لباس زنان و مردان» روس ساكن سن‌پترزبورگ اختصاص داده است. بخش قابل توجهي از اين مقاله به توصيف لوازمي مي‌گذرد كه روس‌ها در خانه از آن استفاده مي‌كنند، از ميز و صندلي و بوفه گرفته تا انواع چراغ‌ها و تابلوها و لوازم تزئيني. نويسنده سپس به توضيح شيوه لباس‌پوشيدن زنان و مردان روس مي‌پردازد و تفاوت لباس‌پوشيدن ايشان را در شب و روز، منزل و بيرون منزل، مهماني و غيرمهماني و همچنين فرق ميان اعيان و تهيدستان را در پوشش به تفصيل شرح مي‌دهد. به نظر مي‌رسد كلاه‌هاي بزرگ و عجيبي كه زنان قرن هجدهم به سر مي‌گذاشته‌اند و شيوه دستكش‌پوشيدن و چتر دست گرفتن ايشان و همچنين پاكيزگي لباس‌ها و نحوه مراقبت از آنها توسط مردم براي ميرزا بسيار جالب بوده است. به نوشته او: «با وجود آنكه سواي شال و جواهرآلات ايشان، اصل لباس چندان قابليتي و قيمتي ندارد، اما بسيار نزاكت و صفا دارد و به طريق زنان اهل ايران نيستند كه اصراف بسيار در لباس كرده، شلوارهاي قيمتي، چكين‌هاي ترمه دوزي، ارخالق (نيم‌تنه) و پيراهن و دستمال و شال‌هاي آبره (رويه) و چهارحاشيه و چهارقدي قبه‌دار و غيره را به قيمت اعلا خريده و هر يك را سه‌چهار ماه استعمال كرده، مجدداً سرانجام مي‌نمايند و به اندك وقتي قروض و آلودگي بسيار به جهت شوهران خود به هم مي‌رسانند. يك طاقه شال كه زنان اين طايفه به هم مي‌رسانند و به قيمت اعلا مي‌خرند، ده‌بيست سال آن را نو و تازه نگه مي‌دارند. هرگاه كه از خانه بيرون مي‌روند، ساعتي به دوش مي‌اندازند و باقي اوقات به محافظت آن مشغول مي‌شوند. خلاصه اگرچه از هر رهگذر عقل معاش ايشان بسيار است، اما در امر لباس زياد از ساير امور امساك دارند و همين لباس‌هاي جزئي را ظاهراً هميشه پاك و پاكيزه نگه مي‌دارند».
لباس
موضوع ديگر مورد توجه ميرزا هادي در مقاله چهارم شيوه لباس پوشيدن نظاميان است: «بزرگان، جنرال‌ها و اشخاصي كه شايسته هستند، يقه همان قباي ماهوت كوتاه را مفتول و گلابتون و پولك به اقسام طرح‌ها دوخته و پوشيده‌اند و سرهاي دوش (سردوشي‌ها) را چيزي از گلابتون طلا و نقره ساخته نصب كرده‌اند (درجه‌هاي نظامي) و به آئين خود زينت به قبا بسيار مي‌كنند (مدال‌ها؟) و كله‌هاي كلاه‌ها را دسته پر سفيد يا سياه يا اقسام رنگ‌ها مي‌گذراند».
ميرزا در ميان توصيف لباس پوشيدن زنان و مردان روس تذكر مي‌دهد كه «اين لباس، لباس فرنگ است كه ايشان نيز كسب از آنها كرده مي‌پوشند».
عنوان پنجمين مقاله «در بيان وضع خوراك و خواب و ضيافت كردن و تقوي و طهارت و حمام رفتن و...» است. و ميرزا در آن ابتدا به توصيف سالن غذاخوري و ميز غذاخوري مي‌پردازد و سپس به توضيح شيوه پذيرايي از ميهمان، گرداندن ظرف‌هاي غذا توسط پيشخدمت‌ها، انواع ضيافت‌ها (ضيافت شام يا ناهار، مجالس رقص و شب‌نشيني) و موضوع قمار مشغول مي‌شود. «هر جا و هر خانه و هركس ميزخانه عليحده دارد، يعني مكان صرف غذا ميز كرسي مي‌باشد كه از چوب ساخته‌اند و پارچه پارچه است. آن را به يكديگر متصل كرده در وسط اتاق مي‌گذارند و پارچه سفيدي كه لطافت كلي دارد، مثل سفره روي آن ميز مي‌اندازند و تمام دور آن را به قدر جاي آدمي يك بشقاب و يك طاقه دستمال سفيد و قدري نان مي‌گذارند و پهلوي هر بشقاب كاردي و قاشقي و چنگالي، يا [از] نقره يا طلا يا برنج يا آهن –هر كس به قدر وسعت خود- مي‌گذارد و به فاصله بشقاب‌ها، فنجان و پياله بلور و اقسام شراب‌ها را مي‌گذارند. در وسط سفره گلدان‌ها و شمعدان‌ها و ظروف غريبه و ميوه و شيريني‌آلات و مرباها، هر كس هر چه دارد، مي‌چيند».
ضيافت
ميرزا انواع غذا كه در آنجا متداول است و تفاوت ميان طبقات مختلف اجتماعي را چنين شرح مي‌دهد: «روغن بسيار كم [مي‌خورند]، بلكه هيچ نمي‌خورند. طعام (در اينجا به معني گندم و غلات) صرف نمي‌كنند و غذاي اصلي ايشان اقسام گوشت‌هاست، خاصه گوشت گاو كه به طريق مختلف مي‌پزند و سرد و گرم به چندين قسم صرف مي‌نمايند و خوردن و اسباب ميز و مأكولات و ساير آنچه در اين باب تحرير شده نيز مرتبه مرتبه است. بزرگان و اعيان بسيار هستند كه اسباب و اثاث ميز آنها از طلا و نقره [است] و چيني و بلور و بارفطن و شمعدان‌ها و گلدان‌ها[ي‌ايشان] منتهاي آراستگي دارد. از آنها پست‌تر، قدري پست‌تر است و همچنين تا فقراي آنها كه با قاشق و اسباب چوبي غذا صرف مي‌كنند. غرض اصل صرف غذاي ايشان از قراري‌است كه تحرير يافت».
او در مورد رسم بازي و قمار در شب‌نشيني‌ها نيز مي‌نويسد: «در اطاق‌ها دو نفر، سه نفر، جوقه جوقه، دور يكديگر روي صندلي و كرسي‌ها نشسته، كاغذها و اسباب‌ها به طريق بازي گنجفه (نوعي ورق‌بازي كه از دوران صفوي در ايران مرسوم شد) در هر جا حاضر و آماده گذاشته، آنها بازي مي‌كنند و برد و باخت بسيار ميان آنها مي‌شود. يعني بسيار اتفاق افتاده كه در يك شب، يك آدم پنجاه هزار تومان، ده هزار تومان، بيشتر كمتر برد و باخت كرده است».
به نوشته او ماجراي عجيب باخت يك شخص كه به سكته و مرگ او انجاميد را براي امپراطور نقل كرده بودند و او حكم به ممنوعيت قمار داده است، اما پس از مدتي دوباره متداول شده است.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی