راهآهن سراسري
اميد پارسانژاد
راهآهن سراسري ايران روز 4 شهريور 1317 با اتصال خطوط راهآهن شمال و جنوب كشور در ايستگاه فوزيه تكميل شد و گشايش يافت. شبكه راهآهن سراسري كه بندر شاه (تركمن) را در ساحل خزر به بندر شاهپور (امام) در خليج فارس متصل ميكرد، 1394 كيلومتر طول داشت، ساخت آن ده سال و يازده ماه و يازده روز به طول انجاميد و يكميليارد و ده ميليون تومان بودجه صرف آن شد. بسياري از صاحبنظران احداث اين شبكه را از مهمترين اقدامات دو دهه اول قرن حاضر ميدانند.
نياز ايران به راهآهن از اواسط دوران سلطنت ناصرالدين شاه آشكار شد. لرد كرزن، در كتاب معروف خود «ايران و قضيه ايران» در مورد گفتگويي با صدراعظم وقت در اين مورد مينويسد: «تمام رجال و بزرگان اين مملكت از شاه گرفته تا ديگران به اهميت حياتي راهآهن توجه دارند و ميدانند كه احداث راهآهن در كشور متضمن چه ترقيات و پيشرفتهايي خواهد بود. صدراعظم (ميرزا علياصغر خان اتابك، امين السلطان) به من ميگفت: ايران براي رسيدن به پايه ممالك اروپايي چارهاي ندارد جز آنكه داراي راهآهن شود. وقتي در سفر اخير شاه از جاده ممتاز و راههاي آهن خارجه گذشته از سرحد ايران داخل راههاي خراب و نساخته خودمان شديم و به زحمت و عسرت زياد به پايتخت رسيديم، در بين راه بسيار متأسف بودم و از اين تباين و تفاوتي كه ميان مشرقزمين و مغرب موجود است گريهام گرفت.» («ايران و قضيه ايران» نقل شده در «راهآهن در ايران» منوچهر احتشامي)
از امتياز رويتر تا ماشين دودي
يكي از مواد امتياز معروفي كه در زمان ناصرالدين شاه به بارون دو رويتر انگليسي داده شده بود، در مورد راهآهن سراسري ايران بود. رويتر مطابق اين امتياز ميبايست شبكه راهآهني بسازد كه درياي خزر را به خليج فارس متصل كند و تمام شهرهاي مهم ايران را به هم بپيوندد. در آمد اين شبكه راهآهن به مدت هفتاد سال به رويتر تعلق ميگرفت و او موظف بود در اين مدت بيست درصد درآمد را به ايران بپردازد. دولت ايران نيز در مقابل متعهد ميشد كه مواد معدني و طبيعي لازم براي راهآهن را در اختيار رويتر قرار دهد و كالاهاي وارداتي مورد نياز براي ساخت شبكه را از پرداخت گمرك معاف دارد. اما مخالفت شديد روسيه تزاري و علماي مذهبي با اين امتياز باعث لغو آن و در نتيجه متوقف شدن مطالعات مربوط به احداث راهآهن شد.
در سالهاي بعد نيز گروههاي مختلفي از روسيه، فرانسه، ايالات متحده و بريتانيا براي كشيدن خطآهن در شمال، جنوب يا مركز ايران با دربار قاجار وارد مذاكره شدند كه همه بينتيجه ماند. سرانجام در آخرين سالهاي سلطنت ناصرالدين شاه، يك شركت بلژيكي اجازه يافت خط آهني بين تهران و قم ايجاد كند. اين طرح نيز پس از احداث نخستين قطعه كه تهران را به حضرت عبدالعظيم متصل ميكرد، رها شد. راهآهن شاهعبدالعظيم 8700 طول داشت و چهار لكوموتيو و 21 واگن بر روي آن كار انتقال زائران و مسافران را به عهده داشتند. مردم به قطارهاي اين راهآهن «ماشين دودي» ميگفتند. تقريباً همزمان با ساخت راهآهن حضرت عبدالعظيم، حاج امينالضرب (بازرگان سرشناس) خطآهني ميان محمودآباد و چمستان احداث كرد و قصد داشت آن را از دره هراز تا تهران ادامه دهد كه موفق نشد. روسها چند سال پس از انقلاب مشروطه و در آستانه آغاز جنگ جهاني اول ساخت راهآهني ميان جلفا و تبريز را آغاز كردند كه به سرانجام رسيد. انگليسيها نيز در جنوب براي تأمين نيازهاي شركت نفت چند مسير كوتاه خطآهن به وجود آوردند.
رضاخان
طرح ساخت راهآهن سراسري ايران پس از كودتاي 1299 و رسيدن رضاخان سردارسپه به رئيسالوزرايي جدي شد. دولت سردارسپه در خرداد 1304 طرحي را به مجلس برد كه مطابق آن تجارت قند و شكر و چاي به انحصار دولت در ميآمد تا از درآمد آن راهآهن ايران ساخته شود. در بهمن همان سال قانون ساخت راهآهن از تصويب مجلس گذشت و يك گروه مهندسي آمريكايي براي مطالعه طرح استخدام شد. نخستين كلنگ ساختمان راهآهن روز 23 مهر 1306 به دست رضاخان كه ديگر شاه شده بود، به زمين زده شد. راهآهن سراسري ايران با مشاركت شركتهايي از آمريكا، آلمان، سوئد و دانمارك ساخته شد. دشوارترين مرحله كار، عبور دادن خطآهن از كوههاي بلند البرز بود كه سرانجام با استفاده از تونلي به طول 2887 متر (تونل «گدوك» كه تا سال 1373 طولانيترين تونل ايران بود) انجام شد.
در مورد مسير اين راهآهن (كه شمال ايران را به جنوب متصل ميكند) انتقادات زيادي مطرح شده و حتي عدهاي گفتهاند كه رضاشاه در انتخاب اين مسير منافع شخصي خود را در نظر داشته است. دكتر محمد مصدق كه در سال 1304 نماينده مجلس بود، به هنگام مطرح شدن قانون ساخت راهآهن مخالفت خود را با مسير پيشبيني شده اعلام كرد. گروه ديگري از پژوهشگران تاريخ معاصر ايران نيز با دكتر مصدق همعقيده هستند كه مصلحت ايران ايجاب ميكرد مسير راهآهن شرقي – غربي باشد تا راهآهن هندوستان و چين را به اروپا متصل كند. به گفته دكتر مهدي حائري يزدي، حتي محمدعلي فروغي نيز در تلگراف عجيبي كه به هنگام دومين دوره نخستوزيرياش در دوران رضاشاه در پاسخ به اعتراض آيتالله حائري نسبت به كشف حجاب به قم فرستاده بود، به موضوع مسير راهآهن اشاره انتقاد آميزي كرده است و نوشته است كه با وجود اينكه «راهآهن سراسري با اين نقشه خاصي كه انجام ميشود، به نظر بعضيها مورد مصلحت نبود» ولي چون «اراده سنيه» شاه بر آن قرار گرفته بود، انجام شد. («خاطرات مهدي حائري يزدي» برنامه تاريخ شفاهي ايران)
در برابر عده ديگري از پژوهشگران اين نكته را يادآوري كردهاند كه توسعه راهآهن به چوب و لوازم خارجي نياز داشته و بنابراين دسترسي خطآهن از سويي به جنگلهاي شمال و از سوي ديگر به آبهاي آزاد در خليجفارس از نظر فني اجتنابناپذير بوده است.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی