ايرانيان و كنفرانس صلح
هيأت نمايندگي ايران در كنفرانس صلح پاريس به رياست مشاورالممالك انصاري، وزير خارجه وقت ايران، روز 25 آذر 1297 تهران را به مقصد اروپا ترك كرد. جنگ جهاني اول به تازگي پايان يافته بود و ايران آشوبزده در آستانه حوادثي بزرگ قرار داشت. وقوع انقلاب روسيه و شكست و فروپاشي امپراطوري عثماني وضعيت خاورميانه را به كلي دگرگون كرده بود و در داخل ايران نيز آشفتگي بيداد ميكرد. در چنين شرايطي جنگ جهاني پايان يافت و كنفرانس صلحي در پاريس برنامهريزي شد تا فاتحان جنگ در آن در مورد وضعيت تازه جهان تصميمگيري كنند. ايران هم به عنوان كشوري كه بهرغم اعلام بيطرفي، صحنه درگيريهاي ويرانكننده طرفهاي درگير در جنگ قرار گرفته بود تصميم گرفت در اين كنفرانس شركت كند.
هيأتي در راه
بريتانيا به عنوان يكي از فاتحان جنگ، نگرانيهاي جدي در مورد وضعيت ايران داشت. مهمترين اين نگرانيها نفوذ كمونيسم بود. هنگامي كه اين موضوع در «كميته امور خاوري» كابينه انگلستان -عاليترين مرجع تصميمگيري در مورد مسائل خاورميانه- مطرح شد، سه نظر مشخص مطرح شد. عدهاي از اعضاي كميته بر اين عقيده بودند كه ايران را بايد به حال خود رها كرد و نيروهاي بريتانيا را از خراسان، جنوب ايران و گيلان فراخواند تا ايرانيان خود در مقابل كمونيسم قرار گيرند. عده ديگري معتقد بودند كه بايد نيروهاي بريتانيايي را در ايران نگاه داشت و كمكهاي مالي به دولت را ادامه داد، اما براي پرهيز از بدگماني افكار عمومي ايرانيان از هرگونه دخالت در امور كشور پرهيز كرد. اما لرد كرزن، رئيس كميته،
در مقابل اين دو نظر عقيده ديگري داشت. او ميگفت: «سياست عقبنشيني كامل از ايران ممكن است بيش از همه به مذاق خود ايرانيان خوشايند باشد ولي من نظر خود را به صراحت تمام در حضور اعضاي محترم كميته اعلام ميدارم كه اتخاذ چنين سياستي از نظر اخلاقي قبيح، از نظر سياسي ضعيف و از نظر نظامي پر از عواقب وخيم براي انگلستان است، زيرا حفظ استقلال اين كشور (ايران) كه بع علت همجوارياش با هند هميشه مطمح نظر ما بوده، اكنون كه از سوي عراق نيز همسايهاش شدهايم، اهميتي مضاعف پيدا كرده است. [سياست حفظ نيروها و ادامه كمك مالي بدون دخالت در امور نيز] سياستي نيست كه بشود آن را در عمل اجرا كرد. شقّ بعدي ظاهراً اين است كه دولت انگلستان به دعوت دول فاتح يا به دعوت جامعه ملل، قيموميت ايران را بپذيرد و اداره امور اين كشور را مستقيماً عهدهدار شود. اما اين راه حل سنگلاخي است طولاني كه مشكلات كنوني ما را رفع نميكند... راه حلي كه شخصاً پيشنهاد ميكنم اين است: هم اكنون هيأتي از جانب ايران براي تقديم عرضحال كشورشان به كنفرانس صلح در راه است و عنقريب به پاريس خواهد رسيد. نظر من اين است كه ما پيشنهادهاي خود را با كمال صراحت به اطلاع اعضاي اين هيأت برسانيم. البته هيچ لازم نيست اين صراحت لهجه لحني موهن و زننده داشته باشد و احساسات و غرور ملي ايرانيان را جريحهدار سازد...» (نطق لرد كرزن در جلسه كميته خاوري، نقل شده در «سيماي احمدشاه قاجار» محمدجواد شيخالاسلامي)
ناكامي
پيشنهاد لرد كرزن كه جزئيات آن را در سطور بعدي ملاحظه خواهيد كرد به تصويب كميته امور خاوري كابينه انگلستان رسيد، اما به دلايلي با اعضاي هيأت نمايندگي ايران در پاريس مطرح نشد. به نوشته محمدتقي بهار در «تاريخ مختصر احزاب ايران»: «وثوقالدوله (رئيسالوزراي وقت) ميل نداشت مشاورالممالك، وزير خارجه، را مأمور شركت در مجلس صلح كند اما شاه به قدري در اين باب اصرار ورزيد كه ناچار مشاراليه بدين سمت مأمور شد.» مشاورالممالك اين افراد را براي عضويت در هيأت انتخاب كرد: محمدعليخان ذكاءالملك فروغي (رئيس ديوان عالي تميز)، ميرزا حسين خان معينالوزاره علاء (وزير سابق فوائد عامه و تجارت)، انتظامالملك (رئيس دفتر وزير خارجه)، مسيو پرني (مستشار فرانسوي وزرات دادگستري) و ميرزا عبدالحسينخان انصاري (پسر مشاورالممالك).
پيشنهادي كه كرزن قصد داشت با اعضاي اين هيأت در ميان گذارد اين بود: نيروهاي مسلح چهارگانه ايران (نيروي قزاق، پليس جنوب، ژاندارمري و بريگاد مركزي) در ارتشي واحد تحت فرماندهي يك افسر انگليسي گرد آيند و يك مستشار بريتانيايي در رأس تشكيلات مالي ايران قرار گيرد، آنگاه بريتانيا عملاً تأمين هزينههاي دولت ورشكسته ايران را به عهده بگيرد. اما اعضاي هيأت ايراني از اين پيشنهاد آگاه نشدند زيرا پيش از آنكه آنها به پاريس برسند، وثوقالدوله شخصاً در تهران مذاكرات بسيار محرمانهاي را با وزير مختار بريتانيا آغاز كرد و با او به توافق رسيد. پيشنهادات كرزن چهارچوب قرارداد معروف و نفرينشده 1919 را تشكيل ميداد كه بعداً بين دولت انگلستان و «مثلث حاكم» در ايران، يعني وثوقالدوله (رئيسالوزراء)، نصرتالدوله فيروز(كه به جاي مشاورالممالك وزير خارجه شد) و صارمالدوله (وزير ماليه) منعقد شد.
دولت بريتانيا كاري كرد كه هيأت نمايندگي ايران را در كنفرانس صلح نپذيرفتند. استدلال انگليسيها اين بود كه ايران در جنگ اعلام بيطرفي كرده است، بنابراين نبايد در كنفرانس شركت كند. تلاش اعضاي اين هيأت براي استخدام مستشاران نظامي و مالي آمريكايي و فرانسوي هم با فشار بريتانيا بينتيجه ماند. تنها دستاورد قابل توجه هيأت ايراني پذيرفته شدن ايران در جامعه ملل بود كه براي نخستين بار تأسيس ميشد و بعداً با تغييراتي به سازمان ملل متحد تغيير ماهيت داد.
هيأت نمايندگي ايران در كنفرانس صلح پاريس به رياست مشاورالممالك انصاري، وزير خارجه وقت ايران، روز 25 آذر 1297 تهران را به مقصد اروپا ترك كرد. جنگ جهاني اول به تازگي پايان يافته بود و ايران آشوبزده در آستانه حوادثي بزرگ قرار داشت. وقوع انقلاب روسيه و شكست و فروپاشي امپراطوري عثماني وضعيت خاورميانه را به كلي دگرگون كرده بود و در داخل ايران نيز آشفتگي بيداد ميكرد. در چنين شرايطي جنگ جهاني پايان يافت و كنفرانس صلحي در پاريس برنامهريزي شد تا فاتحان جنگ در آن در مورد وضعيت تازه جهان تصميمگيري كنند. ايران هم به عنوان كشوري كه بهرغم اعلام بيطرفي، صحنه درگيريهاي ويرانكننده طرفهاي درگير در جنگ قرار گرفته بود تصميم گرفت در اين كنفرانس شركت كند.
هيأتي در راه
بريتانيا به عنوان يكي از فاتحان جنگ، نگرانيهاي جدي در مورد وضعيت ايران داشت. مهمترين اين نگرانيها نفوذ كمونيسم بود. هنگامي كه اين موضوع در «كميته امور خاوري» كابينه انگلستان -عاليترين مرجع تصميمگيري در مورد مسائل خاورميانه- مطرح شد، سه نظر مشخص مطرح شد. عدهاي از اعضاي كميته بر اين عقيده بودند كه ايران را بايد به حال خود رها كرد و نيروهاي بريتانيا را از خراسان، جنوب ايران و گيلان فراخواند تا ايرانيان خود در مقابل كمونيسم قرار گيرند. عده ديگري معتقد بودند كه بايد نيروهاي بريتانيايي را در ايران نگاه داشت و كمكهاي مالي به دولت را ادامه داد، اما براي پرهيز از بدگماني افكار عمومي ايرانيان از هرگونه دخالت در امور كشور پرهيز كرد. اما لرد كرزن، رئيس كميته،
در مقابل اين دو نظر عقيده ديگري داشت. او ميگفت: «سياست عقبنشيني كامل از ايران ممكن است بيش از همه به مذاق خود ايرانيان خوشايند باشد ولي من نظر خود را به صراحت تمام در حضور اعضاي محترم كميته اعلام ميدارم كه اتخاذ چنين سياستي از نظر اخلاقي قبيح، از نظر سياسي ضعيف و از نظر نظامي پر از عواقب وخيم براي انگلستان است، زيرا حفظ استقلال اين كشور (ايران) كه بع علت همجوارياش با هند هميشه مطمح نظر ما بوده، اكنون كه از سوي عراق نيز همسايهاش شدهايم، اهميتي مضاعف پيدا كرده است. [سياست حفظ نيروها و ادامه كمك مالي بدون دخالت در امور نيز] سياستي نيست كه بشود آن را در عمل اجرا كرد. شقّ بعدي ظاهراً اين است كه دولت انگلستان به دعوت دول فاتح يا به دعوت جامعه ملل، قيموميت ايران را بپذيرد و اداره امور اين كشور را مستقيماً عهدهدار شود. اما اين راه حل سنگلاخي است طولاني كه مشكلات كنوني ما را رفع نميكند... راه حلي كه شخصاً پيشنهاد ميكنم اين است: هم اكنون هيأتي از جانب ايران براي تقديم عرضحال كشورشان به كنفرانس صلح در راه است و عنقريب به پاريس خواهد رسيد. نظر من اين است كه ما پيشنهادهاي خود را با كمال صراحت به اطلاع اعضاي اين هيأت برسانيم. البته هيچ لازم نيست اين صراحت لهجه لحني موهن و زننده داشته باشد و احساسات و غرور ملي ايرانيان را جريحهدار سازد...» (نطق لرد كرزن در جلسه كميته خاوري، نقل شده در «سيماي احمدشاه قاجار» محمدجواد شيخالاسلامي)
ناكامي
پيشنهاد لرد كرزن كه جزئيات آن را در سطور بعدي ملاحظه خواهيد كرد به تصويب كميته امور خاوري كابينه انگلستان رسيد، اما به دلايلي با اعضاي هيأت نمايندگي ايران در پاريس مطرح نشد. به نوشته محمدتقي بهار در «تاريخ مختصر احزاب ايران»: «وثوقالدوله (رئيسالوزراي وقت) ميل نداشت مشاورالممالك، وزير خارجه، را مأمور شركت در مجلس صلح كند اما شاه به قدري در اين باب اصرار ورزيد كه ناچار مشاراليه بدين سمت مأمور شد.» مشاورالممالك اين افراد را براي عضويت در هيأت انتخاب كرد: محمدعليخان ذكاءالملك فروغي (رئيس ديوان عالي تميز)، ميرزا حسين خان معينالوزاره علاء (وزير سابق فوائد عامه و تجارت)، انتظامالملك (رئيس دفتر وزير خارجه)، مسيو پرني (مستشار فرانسوي وزرات دادگستري) و ميرزا عبدالحسينخان انصاري (پسر مشاورالممالك).
پيشنهادي كه كرزن قصد داشت با اعضاي اين هيأت در ميان گذارد اين بود: نيروهاي مسلح چهارگانه ايران (نيروي قزاق، پليس جنوب، ژاندارمري و بريگاد مركزي) در ارتشي واحد تحت فرماندهي يك افسر انگليسي گرد آيند و يك مستشار بريتانيايي در رأس تشكيلات مالي ايران قرار گيرد، آنگاه بريتانيا عملاً تأمين هزينههاي دولت ورشكسته ايران را به عهده بگيرد. اما اعضاي هيأت ايراني از اين پيشنهاد آگاه نشدند زيرا پيش از آنكه آنها به پاريس برسند، وثوقالدوله شخصاً در تهران مذاكرات بسيار محرمانهاي را با وزير مختار بريتانيا آغاز كرد و با او به توافق رسيد. پيشنهادات كرزن چهارچوب قرارداد معروف و نفرينشده 1919 را تشكيل ميداد كه بعداً بين دولت انگلستان و «مثلث حاكم» در ايران، يعني وثوقالدوله (رئيسالوزراء)، نصرتالدوله فيروز(كه به جاي مشاورالممالك وزير خارجه شد) و صارمالدوله (وزير ماليه) منعقد شد.
دولت بريتانيا كاري كرد كه هيأت نمايندگي ايران را در كنفرانس صلح نپذيرفتند. استدلال انگليسيها اين بود كه ايران در جنگ اعلام بيطرفي كرده است، بنابراين نبايد در كنفرانس شركت كند. تلاش اعضاي اين هيأت براي استخدام مستشاران نظامي و مالي آمريكايي و فرانسوي هم با فشار بريتانيا بينتيجه ماند. تنها دستاورد قابل توجه هيأت ايراني پذيرفته شدن ايران در جامعه ملل بود كه براي نخستين بار تأسيس ميشد و بعداً با تغييراتي به سازمان ملل متحد تغيير ماهيت داد.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی