پيام لنين، نامه تروتسكي
لنين (رهبر انقلاب روسيه) روز 25 آذر 1296 با انتشار پيامي خطاب به مسلمانان روسيه و ملل مشرقزمين از جمله ايران، الغاي عهدنامه 1907 و ضمايم آن را اعلام كرد و وعده داد ارتش روسيه كه در جريان جنگ جهاني اول به خاك ايران وارد شده و با قشون عثماني درگير بود، ايران را ترك كند. انقلاب روسيه و اعلاميه لنين در ايران مورد استقبال فراوان قرار گرفت به طوري كه مثلاً محمدتقي بهار در كتاب «تاريخ مختصر احزاب سياسي ايران» آن را «معجز سياسي» ناميد. به عقيده بهار «دو دشمن از دو سو ريسماني به گلوي كسي انداختند كه او را خفه كنند هر كدام يك سر ريسمان را گرفته ميكشيدند و آن بدبخت در ميانه تقلا ميكرد. آنگاه يكي از آن دو خصم سر ريسمان را رها كرد و گفت اي بيچاره من با تو برادرم و مرد بدبخت نجات يافت. آن مرد كه ريسمان گلوي ما را رها كرده لنين است!»
پيام
متن بخشهايي از پيام لنين كه همان زمان در تهران منتشر شد چنين بود: «رفقا! برادران! وقايع عمده در خاك روسيه در جريان است. خاتمه مجازات خونيني كه از براي تقسيم كردن ممالك ديگران شروع شده بود نزديك ميشود. سلطنت وحشيانه كه زندگاني ملل عالم را بنده خود قرار داده بود مقهور گرديد. عمارت كهنه و پوسيده استبداد و بندگي در زير ضربات انقلاب روس خراب ميشود... حكومت مملكت در دست ملت است... روسيه در اين مقصود مقدس تنها است... هندوستان دوردست كه قرون متمادي تحت ظلم و فشار درندگان متمدن اروپا واقع شده بود بيرق انقلاب برافراشته... سلطنت غارت و زور سرمايهداران منقرض گرديد.
مسلمانان مشرق! ايرانيان! تركها! عربها! هنديها! تمام طوايفي كه سباع حريص اروپا زندگي و دارايي و آزادي شما را در قرون متوالي مالالاجاره از براي خود قرار داده و غارتگران جنگجو ميخواهند ممالكتان را تقسيم كنند!
ما اعلام ميكنيم كه عهدنامه سري راجع به تقسيم ايران محو و پاره گرديد و همين كه عمليات جنگي خاتمه يابد، قشون روس از ايران خارج ميشود و حق تعيين مقدّرات ايران به دست ايرانيان تأمين خواهد شد... در اين موقع كه حتي مسلمانان هند كه تحت ظلم و فشار بيگانه كوبيده و فشرده شدهاند بر ضد ستمكاران شورش ميكنند نبايد خاموش نشست. فرصت را غنيمت و غاصبين را از اراضي خود دور اندازيد. ما ملل مظلومه را براي استخلاص زير پرچمهاي خود جاي ميدهيم. اي مسلمانان روسيه! اي مسلمانان مشرقزمين! ما در اين راه تجديد حيات عالم از جانب شما انتظار همعقيدگي و مساعدت داريم. لنين.» («روزشمار تاريخ ايران» باقر عاقلي)
ترديد
معاهده 1907 كه در بحبوحه جنبش مشروطه ايران ميان روسيه و بريتانيا منعقد شد سرزمين ايران را به سه بخش تقسيم ميكرد. مطابق اين معاهده ايران به سه منطقه تقسيم ميشد: بخش شمالي كشور به عنوان حوزه نفوذ روسيه؛ شرق، مركز و بخشهايي از جنوب كشور به عنوان حوزه نفوذ انگلستان و بخشهاي باقيمانده به عنوان منطقه بيطرف معرفي شده بود و هر يك از دو كشور روس و انگليس تعهد كرده بود در منطقه نفوذ طرف مقابل در پي به دست آوردن امتيازهاي اقتصادي و سياسي نباشد. مدتي پس از انقعاد اين عهدنامه نيز قرارداد سري ديگري ميان دو كشور منعقد شد كه منطقه بيطرف را نيز ميان خود تقسيم كردند.
انعقاد قرارداد 1907 تأثير بسيار بدي بر افكار عمومي ايرانيان و آزاديخواهان به جا گذاشته بود، بنابراين مردم ايران نسبت به موضوع حساسيت داشتند. بحثهايي كه پس از انتشار پيام لنين درگرفت و ادامه رفتار نامناسب سربازان روس در ايران باعث شد مدتي بعد تروتسكي، كميسر امور خارجي دولت بلشويكي در نامهاي به شارژدافر ايران در سنپترزبورگ بار ديگر بر مواضع لنين تأكيد كند: «نظر به اينكه ملت ايران از وضع آتيه عهدنامه 1907 منعقد بين روس و انگليس مردد است با نهايت احترام به نام حكومت جمهوري روسيه مراتب ذيل را به استحضار خاطر شريف ميرساند: موافق نص صريح اصول سياست بينالمللي كه در كنگره ثاني كميسرهاي ممالك روسيه در 26 اكتبر 1917 مقرر شده است، شوراي كميسرهاي ملت روس اعلام ميدارند كه معاهده فوقالذكر نظر به اينكه بر عليه آزادي و استقلال ملت ايران بين روس و انگليس بسته شده به كلّي ملغي و تمام معاهدات سابق و لاحق آن نيز، هر جا حيات ملت، آزادي و استقلال ايران را محدود نمايد، از درجه اعتبار ساقط خواهد بود. در خصوص تعديات دستهجاتي از قشون روس كه هنوز خاك ايران را تخليه نكردهاند بايد خاطرنشان شود كه اين ترتيبات بر خلاف اراده و ميل ما صورت گرفته و ناشي از جهالت قسمتي از سربازان و سوءنيت ضد انقلابي فرماندهان ايشان است. شوراي كميسرهاي روسيه آنچه در حيّز قدرت دارد به استخلاص ايران از مأمورين تزار و سرمايهداران امپراطوري خود كه هم دشمن ملت ايران و هم خصم روسيه ميباشند مبذول داشته تمام اتباع روس را كه مرتكب اعمال تجاوزكارانه نامشروع نسبت به ملت ايران شدهاند مجّدانه موافق قوانين انقلابي تنبيه خواهد كرد و در زمينه روابط بينالمللي تا درجه امكان جديت خواهد كرد كه به تخليه كامل قشون عثماني و انگليس از ايران موفقيت حاصل كند. صميمانه اميدوارم موقع آن نزديك شده باشد كه ملل دنيا حكومتهاي خود را به جلوگيري از تجاوزات نسبت به ملت ايران وادار و موانع توسعه قوي و ترقي آزادانه مملكت مزبور را مرتفع نمايند به هر حال شوراي كميسرهاي ملت روس فقط روابطي را با ايران معتبر ميداند كه مبتني بر تعهداتي به رضايت طرفين و احترامات بين دو دولت باشد. تروتسكي.»
لنين (رهبر انقلاب روسيه) روز 25 آذر 1296 با انتشار پيامي خطاب به مسلمانان روسيه و ملل مشرقزمين از جمله ايران، الغاي عهدنامه 1907 و ضمايم آن را اعلام كرد و وعده داد ارتش روسيه كه در جريان جنگ جهاني اول به خاك ايران وارد شده و با قشون عثماني درگير بود، ايران را ترك كند. انقلاب روسيه و اعلاميه لنين در ايران مورد استقبال فراوان قرار گرفت به طوري كه مثلاً محمدتقي بهار در كتاب «تاريخ مختصر احزاب سياسي ايران» آن را «معجز سياسي» ناميد. به عقيده بهار «دو دشمن از دو سو ريسماني به گلوي كسي انداختند كه او را خفه كنند هر كدام يك سر ريسمان را گرفته ميكشيدند و آن بدبخت در ميانه تقلا ميكرد. آنگاه يكي از آن دو خصم سر ريسمان را رها كرد و گفت اي بيچاره من با تو برادرم و مرد بدبخت نجات يافت. آن مرد كه ريسمان گلوي ما را رها كرده لنين است!»
پيام
متن بخشهايي از پيام لنين كه همان زمان در تهران منتشر شد چنين بود: «رفقا! برادران! وقايع عمده در خاك روسيه در جريان است. خاتمه مجازات خونيني كه از براي تقسيم كردن ممالك ديگران شروع شده بود نزديك ميشود. سلطنت وحشيانه كه زندگاني ملل عالم را بنده خود قرار داده بود مقهور گرديد. عمارت كهنه و پوسيده استبداد و بندگي در زير ضربات انقلاب روس خراب ميشود... حكومت مملكت در دست ملت است... روسيه در اين مقصود مقدس تنها است... هندوستان دوردست كه قرون متمادي تحت ظلم و فشار درندگان متمدن اروپا واقع شده بود بيرق انقلاب برافراشته... سلطنت غارت و زور سرمايهداران منقرض گرديد.
مسلمانان مشرق! ايرانيان! تركها! عربها! هنديها! تمام طوايفي كه سباع حريص اروپا زندگي و دارايي و آزادي شما را در قرون متوالي مالالاجاره از براي خود قرار داده و غارتگران جنگجو ميخواهند ممالكتان را تقسيم كنند!
ما اعلام ميكنيم كه عهدنامه سري راجع به تقسيم ايران محو و پاره گرديد و همين كه عمليات جنگي خاتمه يابد، قشون روس از ايران خارج ميشود و حق تعيين مقدّرات ايران به دست ايرانيان تأمين خواهد شد... در اين موقع كه حتي مسلمانان هند كه تحت ظلم و فشار بيگانه كوبيده و فشرده شدهاند بر ضد ستمكاران شورش ميكنند نبايد خاموش نشست. فرصت را غنيمت و غاصبين را از اراضي خود دور اندازيد. ما ملل مظلومه را براي استخلاص زير پرچمهاي خود جاي ميدهيم. اي مسلمانان روسيه! اي مسلمانان مشرقزمين! ما در اين راه تجديد حيات عالم از جانب شما انتظار همعقيدگي و مساعدت داريم. لنين.» («روزشمار تاريخ ايران» باقر عاقلي)
ترديد
معاهده 1907 كه در بحبوحه جنبش مشروطه ايران ميان روسيه و بريتانيا منعقد شد سرزمين ايران را به سه بخش تقسيم ميكرد. مطابق اين معاهده ايران به سه منطقه تقسيم ميشد: بخش شمالي كشور به عنوان حوزه نفوذ روسيه؛ شرق، مركز و بخشهايي از جنوب كشور به عنوان حوزه نفوذ انگلستان و بخشهاي باقيمانده به عنوان منطقه بيطرف معرفي شده بود و هر يك از دو كشور روس و انگليس تعهد كرده بود در منطقه نفوذ طرف مقابل در پي به دست آوردن امتيازهاي اقتصادي و سياسي نباشد. مدتي پس از انقعاد اين عهدنامه نيز قرارداد سري ديگري ميان دو كشور منعقد شد كه منطقه بيطرف را نيز ميان خود تقسيم كردند.
انعقاد قرارداد 1907 تأثير بسيار بدي بر افكار عمومي ايرانيان و آزاديخواهان به جا گذاشته بود، بنابراين مردم ايران نسبت به موضوع حساسيت داشتند. بحثهايي كه پس از انتشار پيام لنين درگرفت و ادامه رفتار نامناسب سربازان روس در ايران باعث شد مدتي بعد تروتسكي، كميسر امور خارجي دولت بلشويكي در نامهاي به شارژدافر ايران در سنپترزبورگ بار ديگر بر مواضع لنين تأكيد كند: «نظر به اينكه ملت ايران از وضع آتيه عهدنامه 1907 منعقد بين روس و انگليس مردد است با نهايت احترام به نام حكومت جمهوري روسيه مراتب ذيل را به استحضار خاطر شريف ميرساند: موافق نص صريح اصول سياست بينالمللي كه در كنگره ثاني كميسرهاي ممالك روسيه در 26 اكتبر 1917 مقرر شده است، شوراي كميسرهاي ملت روس اعلام ميدارند كه معاهده فوقالذكر نظر به اينكه بر عليه آزادي و استقلال ملت ايران بين روس و انگليس بسته شده به كلّي ملغي و تمام معاهدات سابق و لاحق آن نيز، هر جا حيات ملت، آزادي و استقلال ايران را محدود نمايد، از درجه اعتبار ساقط خواهد بود. در خصوص تعديات دستهجاتي از قشون روس كه هنوز خاك ايران را تخليه نكردهاند بايد خاطرنشان شود كه اين ترتيبات بر خلاف اراده و ميل ما صورت گرفته و ناشي از جهالت قسمتي از سربازان و سوءنيت ضد انقلابي فرماندهان ايشان است. شوراي كميسرهاي روسيه آنچه در حيّز قدرت دارد به استخلاص ايران از مأمورين تزار و سرمايهداران امپراطوري خود كه هم دشمن ملت ايران و هم خصم روسيه ميباشند مبذول داشته تمام اتباع روس را كه مرتكب اعمال تجاوزكارانه نامشروع نسبت به ملت ايران شدهاند مجّدانه موافق قوانين انقلابي تنبيه خواهد كرد و در زمينه روابط بينالمللي تا درجه امكان جديت خواهد كرد كه به تخليه كامل قشون عثماني و انگليس از ايران موفقيت حاصل كند. صميمانه اميدوارم موقع آن نزديك شده باشد كه ملل دنيا حكومتهاي خود را به جلوگيري از تجاوزات نسبت به ملت ايران وادار و موانع توسعه قوي و ترقي آزادانه مملكت مزبور را مرتفع نمايند به هر حال شوراي كميسرهاي ملت روس فقط روابطي را با ايران معتبر ميداند كه مبتني بر تعهداتي به رضايت طرفين و احترامات بين دو دولت باشد. تروتسكي.»
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی