دستگيري كامبخش
عبدالصمد كامبخش (عدل قاجار)، عضو برجسته حزب كمونيست ايران، روز 19 ارديبهشت 1316 توسط مأموران اداره سياسي شهرباني دستگير شد. دستگيري كامبخش و نقش او در معرفي ساير اعضاي گروه معروف به «53 نفر»، از بحثانگيزترين موضوعاتي است كه همواره در رقابتهاي دروني رهبران حزب توده و چپگرايان ايران مورد مناقشه بوده است.
عبدالصمد كامبخش فرزند كامرانميرزا عدلالملك و از نوادگان فتحعليشاه قاجار بود كه از كودكي براي تحصيل به روسيه فرستاده شد. او پس از اتمام تحصيلات متوسطه به مدرسه عالي علوم اقتصادي مسكو وارد شد، آموزشهاي حزبي را در مدرسه «كوتو» گذراند و به عضويت حزب كمونيست درآمد. كامبخش پس از آن به ايران بازگشت و چند سالي به فعاليتهاي نيمه مخفي حزبي پرداخت. او سپس بار ديگر براي فراگرفتن فنون خلباني و مهندسي هواپيما به شوروي اعزام شد، در سال 1311 به ايران بازگشت و با درجه ستوان دومي وارد ارتش شد. كامبخش در همين سال براي نخستينبار به اتهام جاسوسي بازداشت شد و مدتي را در زندان گذراند. او كه از ارتش اخراج شده بود، پس از آزادي به كار در يك شركت اتوبوسراني متعلق به شورويها پرداخت تا اينكه در سال 1313 از سوي كمينترن مأموريت يافت حزب كمونيست ايران را تجديد سازمان كند.
اراني
كامبخش در اين هنگام با دكتر تقي اراني و محفل روشنفكري او آشنا شد. اراني انديشههاي چپ را از طريق مباحثه در گروههاي كوچك و انتشار مجله «دنيا» معرفي ميكرد. او با توجه به مأموريتي كه براي تجديد سازمان حزب كمونيست داشت، اين گروه را به كمينترن وصل كرد. مدتي بعد فردي به نام محمد شورشيان (كه رابط كمينترن با كمونيستهاي ايران بود) به طور اتفاقي توسط مأموران شهرباني بازداشت شد و دكتر اراني، دكتر بهرامي و گويا كامبخش را معرفي كرد. به اين ترتيب اراني و بهرامي (به همراه يكي دو همفكر ديگر) در روز 16 ارديبهشت 1316 بازداشت شدند. خواهر اراني موضوع را به كامبخش اطلاع داد و او فوراً مخفي شد. اما گويا سه روز بعد سرانجام تصميم گرفت خود را معرفي كند.
موضوع بحثانگيز نقش كامبخش در «لو رفتن» گروه 53 نفر از اينجا آغاز ميشود. ايرج اسكندري، از رهبران حزب توده كه خود عضو گروه 53 نفر بود، در خاطرات خود گفته است كه ابتدا مأموران و بازجويان چنين القاء ميكردند كه بقيه اعضاي گروه توسط دكتر اراني لو رفتهاند. با توجه به اينكه به نظر ميرسيد اراني تنها كسي است كه همه بازداشت شدگان اصلي را ميشناسد، ادعاي بازجويان عليه او ميان بازداشت شدگان پذيرفته شد و آنها او را به عنوان كسي كه ضعف نشان داده و يارانش را لو داده است، بايكوت كردند. اما سرانجام قرار شد متهمان در دادگاه محاكمه شوند و مطابق قانون لازم بود به پرونده دسترسي داشته باشند. به گفته اسكندري از آنجا كه حجم پرونده زياد بود و خواندن آن توسط تكتك اعضاي گروه بسيار وقتگير ميشد، مسئولان پرونده تصميم گرفتند پرونده را يكجا براي همه بخوانند: «همه با هم در سالن زندان قصر جمع شديم و منشي دادگاه، كه پرونده را آورده بود، خود را آماده براي قرائت پرونده نمود. دكتر اراني پهلوي من نشسته بود. نيرومند (رئيس زندان) و غيره حضور داشتند. البته آنها نيز نميدانستند كه واقعاً چه كسي چي گفته است. لذا از روي تلقينات اداره سياسي آنها هم خيال ميكردند اراني ضعف نشان داده است. نيرومند براي اينكه آبروي اراني را ببرد اظهار داشت: خيال ميكنم اول بايد بيانات و تحقيقات آقاي دكتر اراني را خواند. همه تأييد كردند. منشي شروع به قرائت اظهارات دكتر اراني نمود. آقا! اين اراني يك دفاعي از ما كرده بود! نه تنها كسي را لو نداده بود، بلكه تمام تحقيقات او دفاع از حقانيت همه ما بود... همينطور كه قرائت اظهارات اراني پيش ميرفت، من ميديدم گل از گلش ميشكفت. پس از خاتمه من بلند شدم و دكتر اراني را محكم بوسيدم و گفتم: دكتر! لااقل از لحاظ معنوي مرا ببخشيد، من واقعاً خيال كرده بودم كه اينها راست ميگويند. اراني گفت: مهم نيست! حالا اظهارات كامبخش را بخواند!»
كامبخش
به نوشته اسكندري هنگامي كه منشي دادگاه اظهارات كامبخش را در هنگام تحقيقات خواند، آشكار شد كه بيشتر دستگير شدگان را او معرفي كرده است.
البته كامبخش و هوادارانش (مانند كيانوري كه برادر زن او هم بود) عقيده دارند كه اقدام كامبخش در معرفي اعضاي 53 نفر در جهت نجات آنان و بركنار ماندن شاخه مخفي حزب از آسيب ديدن بوده است. كامبخش در يكي از پلونومهاي حزب توده اين ماجرا را توضيح داده و گفته است كه با نامبردن از اعضاي گروه نزد مأموران، عملاً آنها را از اتهام فعاليت مخفي و جاسوسي (كه مجازات مرگ داشت) رهانيده و به عنوان گروهي كه تنها كار نظري و فكري ميكردهاند معرفي كرده است. از سوي ديگر شاخه مخفي را كه سيامك (سرهنگ سيامك بعدي) در آن فعاليت داشت حفظ كرده است. در واقع هم اعضاي گروه در هنگام محاكمه از اتهام جاسوسي مبرا دانسته شدند و حد اكثر به ده سال زندان محكوم شدند. شاخه مخفي هم تا پس از كودتاي 1332 محفوظ ماند. بنابراين به نظر ميرسد ادعاي كامبخش درست بوده است. هر چند با وجود اين تفاصيل، اسكندري اين انتقاد را به كامبخش وارد ميداند كه در تمام مدتي كه اراني در زندان متهم بود كه ديگران را لو داده است، او ساكت ماند و از اراني رفع اتهام نكرد.
عبدالصمد كامبخش (عدل قاجار)، عضو برجسته حزب كمونيست ايران، روز 19 ارديبهشت 1316 توسط مأموران اداره سياسي شهرباني دستگير شد. دستگيري كامبخش و نقش او در معرفي ساير اعضاي گروه معروف به «53 نفر»، از بحثانگيزترين موضوعاتي است كه همواره در رقابتهاي دروني رهبران حزب توده و چپگرايان ايران مورد مناقشه بوده است.
عبدالصمد كامبخش فرزند كامرانميرزا عدلالملك و از نوادگان فتحعليشاه قاجار بود كه از كودكي براي تحصيل به روسيه فرستاده شد. او پس از اتمام تحصيلات متوسطه به مدرسه عالي علوم اقتصادي مسكو وارد شد، آموزشهاي حزبي را در مدرسه «كوتو» گذراند و به عضويت حزب كمونيست درآمد. كامبخش پس از آن به ايران بازگشت و چند سالي به فعاليتهاي نيمه مخفي حزبي پرداخت. او سپس بار ديگر براي فراگرفتن فنون خلباني و مهندسي هواپيما به شوروي اعزام شد، در سال 1311 به ايران بازگشت و با درجه ستوان دومي وارد ارتش شد. كامبخش در همين سال براي نخستينبار به اتهام جاسوسي بازداشت شد و مدتي را در زندان گذراند. او كه از ارتش اخراج شده بود، پس از آزادي به كار در يك شركت اتوبوسراني متعلق به شورويها پرداخت تا اينكه در سال 1313 از سوي كمينترن مأموريت يافت حزب كمونيست ايران را تجديد سازمان كند.
اراني
كامبخش در اين هنگام با دكتر تقي اراني و محفل روشنفكري او آشنا شد. اراني انديشههاي چپ را از طريق مباحثه در گروههاي كوچك و انتشار مجله «دنيا» معرفي ميكرد. او با توجه به مأموريتي كه براي تجديد سازمان حزب كمونيست داشت، اين گروه را به كمينترن وصل كرد. مدتي بعد فردي به نام محمد شورشيان (كه رابط كمينترن با كمونيستهاي ايران بود) به طور اتفاقي توسط مأموران شهرباني بازداشت شد و دكتر اراني، دكتر بهرامي و گويا كامبخش را معرفي كرد. به اين ترتيب اراني و بهرامي (به همراه يكي دو همفكر ديگر) در روز 16 ارديبهشت 1316 بازداشت شدند. خواهر اراني موضوع را به كامبخش اطلاع داد و او فوراً مخفي شد. اما گويا سه روز بعد سرانجام تصميم گرفت خود را معرفي كند.
موضوع بحثانگيز نقش كامبخش در «لو رفتن» گروه 53 نفر از اينجا آغاز ميشود. ايرج اسكندري، از رهبران حزب توده كه خود عضو گروه 53 نفر بود، در خاطرات خود گفته است كه ابتدا مأموران و بازجويان چنين القاء ميكردند كه بقيه اعضاي گروه توسط دكتر اراني لو رفتهاند. با توجه به اينكه به نظر ميرسيد اراني تنها كسي است كه همه بازداشت شدگان اصلي را ميشناسد، ادعاي بازجويان عليه او ميان بازداشت شدگان پذيرفته شد و آنها او را به عنوان كسي كه ضعف نشان داده و يارانش را لو داده است، بايكوت كردند. اما سرانجام قرار شد متهمان در دادگاه محاكمه شوند و مطابق قانون لازم بود به پرونده دسترسي داشته باشند. به گفته اسكندري از آنجا كه حجم پرونده زياد بود و خواندن آن توسط تكتك اعضاي گروه بسيار وقتگير ميشد، مسئولان پرونده تصميم گرفتند پرونده را يكجا براي همه بخوانند: «همه با هم در سالن زندان قصر جمع شديم و منشي دادگاه، كه پرونده را آورده بود، خود را آماده براي قرائت پرونده نمود. دكتر اراني پهلوي من نشسته بود. نيرومند (رئيس زندان) و غيره حضور داشتند. البته آنها نيز نميدانستند كه واقعاً چه كسي چي گفته است. لذا از روي تلقينات اداره سياسي آنها هم خيال ميكردند اراني ضعف نشان داده است. نيرومند براي اينكه آبروي اراني را ببرد اظهار داشت: خيال ميكنم اول بايد بيانات و تحقيقات آقاي دكتر اراني را خواند. همه تأييد كردند. منشي شروع به قرائت اظهارات دكتر اراني نمود. آقا! اين اراني يك دفاعي از ما كرده بود! نه تنها كسي را لو نداده بود، بلكه تمام تحقيقات او دفاع از حقانيت همه ما بود... همينطور كه قرائت اظهارات اراني پيش ميرفت، من ميديدم گل از گلش ميشكفت. پس از خاتمه من بلند شدم و دكتر اراني را محكم بوسيدم و گفتم: دكتر! لااقل از لحاظ معنوي مرا ببخشيد، من واقعاً خيال كرده بودم كه اينها راست ميگويند. اراني گفت: مهم نيست! حالا اظهارات كامبخش را بخواند!»
كامبخش
به نوشته اسكندري هنگامي كه منشي دادگاه اظهارات كامبخش را در هنگام تحقيقات خواند، آشكار شد كه بيشتر دستگير شدگان را او معرفي كرده است.
البته كامبخش و هوادارانش (مانند كيانوري كه برادر زن او هم بود) عقيده دارند كه اقدام كامبخش در معرفي اعضاي 53 نفر در جهت نجات آنان و بركنار ماندن شاخه مخفي حزب از آسيب ديدن بوده است. كامبخش در يكي از پلونومهاي حزب توده اين ماجرا را توضيح داده و گفته است كه با نامبردن از اعضاي گروه نزد مأموران، عملاً آنها را از اتهام فعاليت مخفي و جاسوسي (كه مجازات مرگ داشت) رهانيده و به عنوان گروهي كه تنها كار نظري و فكري ميكردهاند معرفي كرده است. از سوي ديگر شاخه مخفي را كه سيامك (سرهنگ سيامك بعدي) در آن فعاليت داشت حفظ كرده است. در واقع هم اعضاي گروه در هنگام محاكمه از اتهام جاسوسي مبرا دانسته شدند و حد اكثر به ده سال زندان محكوم شدند. شاخه مخفي هم تا پس از كودتاي 1332 محفوظ ماند. بنابراين به نظر ميرسد ادعاي كامبخش درست بوده است. هر چند با وجود اين تفاصيل، اسكندري اين انتقاد را به كامبخش وارد ميداند كه در تمام مدتي كه اراني در زندان متهم بود كه ديگران را لو داده است، او ساكت ماند و از اراني رفع اتهام نكرد.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی