اعدام روزبه
خسرو روزبه، رئيس سازمان نظامي و عضو كميته مركزي حزب توده ايران روز 21 ارديبهشت 1337 اعدام شد. او كمتر از يك سال پيش از آن دستگير شده و در بازجويي و محاكمه سخنان مهمي گفته بود. انتخاب او به عضويت كميته مركزي حزب توده نيز در پلونوم چهارم كه در خارج از كشور تشكيل شد و در زماني كه او زنداني بود صورت گرفت. اظهارات روزبه در بازجويي و دادگاه از چند جهت اهميت دارد. او اولاً اعتراف كرد كه قتل محمد مسعود (روزنامهنگار راديكال و مدير روزنامه «مرد امروز» در سال 1326) و عدهاي از اعضاي حزب (پس از سال 1331)كار گروه ترور او بوده است. در ثاني دفاع او از كمونيسم و انتقاداتي كه نسبت به گروهي از رهبران حزب توده مطرح كرد، به موضوعي براي سالها بحث و مناقشه تبديل شد. علاوه بر اينها، آخرين فعاليتهاي سازمانيافته حزب توده در ايران (پيش از انقلاب) نيز با دستگيري و اعدام روزبه پايان يافت.
خسرو روزبه فرزند ضياءلشكر بود و در ملاير به دنيا آمد. او پس از به پايان رساندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه در ملاير و همدان، به دانشكده افسري وارد شد و در رسته توپخانه تحصيل كرد. او پس از حوادث شهريور 1320 و اشغال ايران، به حزب توده پيوست. روزبه در سال 1323 به همراه عزتالله سيامك سازمان نظامي حزب را تأسيس كرد. رهبران حزب توده پس از شكست قيام پيشهوري و خاتمه غائله آذربايجان حكم به انحلال سازمان نظامي دادند، اما روزبه خشمگين شد و سازمان را به رغم مخالفت رهبران حزب حفظ كرد. او از عضويت در حزب نيز كنارهگيري كرد اما در سال 1327 و پس از آنكه حزب توده، تحت فشار شورويها، خواستار بازگشت سازمان نظامي شد، بار ديگر به عضويت حزب درآمد. روزبه در همين سال دستگير و زنداني شد، اما در آذرماه 1329 به همراه عده ديگري از رهبران تودهاي از زندان گريخت. او از آن پس تا تيرماه 1336 به طور مخفيانه زندگي و فعاليت كرد تا در يك درگيري مسلحانه بازداشت شد.
ترور
دستگيري و بازجويي از روزبه احتمالاً نخستين تجربه مهم سازمان جديدالتأسيس امنيت و اطلاعات كشور (بعداً ساواك) بود كه با كمك و مشاوره سازمانهاي اطلاعاتي ايالات متحده و اسرائيل تشكيل شده بود. البته پيش از آن نيز فرمانداري نظامي و ركن دو ارتش در مورد فعاليتهاي اعضاي حزب توده اطلاعات وسيعي جمعآوري كرده بودند. اين اطلاعات به حدي بود كه روزبه در آخرين دفاعش در دادگاه نظامي گفت: «من زماني دستگير شدم كه ديگر هيچ راز مكتومي وجود نداشت... [ديگران] از سير تا پياز را گفته بودند... حجم اطلاعات دستگاه به راستي ده برابر مجموعه اطلاعات من بود.» (نقل شده در «شورشيان آرمانخواه؛ ناكامي چپ در ايران» مازيار بهروز)
چنانكه پيشتر نيز اشاره شد، از جمله مهمترين اظهارات روزبه در دادگاه، پذيرش مسئوليت ترور محمد مسعود بود. او توضيح داد به همراه عدهاي از همفكرانش يك گروه ترور تشكيل داده بود: «به طور كلي جلسهاي كه ما تشكيل داده بوديم يك جلسه افراطي و مركب از افراد تندرو و احساساتي بود. عقيدهاي كه ما را به دور هم جمع كرده بود اين بود كه خيال ميكرديم حزب توده ايران حزب محافظهكاري است، يا لااقل رهبران آن از افراد ترسو و محافظهكار تشكيل شدهاند و نميخواهند يا قادر نيستند تصميمات تند و شديدي بگيرند... ما هشت نفر خودمان را به عنوان اعضاي مؤسس ميدانستيم و فكر ميكرديم وقتي كارمان توسعه پيدا كرد ميتوانيم عده ديگري را به دور خود جمع كنيم...»
محمد مسعود روزنامهنگاري تندرو و ضدچپ بود كه در عين حال با دربار اختلاف داشت. گروه روزبه تصميم گرفت او را به قتل برساند و مسئوليت آن را در نزد افكارعمومي به عهده دربار بيندازد. روزبه در دادگاه گفته بود: «به نظر من ترور مسعود با تئوريهاي ماركسيستي مطابقت نداشته است... انجام اين كار به نظر من در شرايط حاضر نادرست است، ولي در شرايط ده سال پيش كه سطح اطلاعات من در مسائل تئوريك پائينتر از حالا بود و به اين اشتباه تئوريك درست واقف نبودم، بياشكال ميرسيد.»
انتقاد
روزبه علاوه بر اين پذيرفت كه در قتل 5 تن از اعضاي حزب كه توسط شاخه اطلاعات سازمان نظامي طراحي شده بود، مشاركت داشته است. اين اقدام گويا با آگاهي رهبري حزب بوده و پنج عضو مذكور براي امنيت حزب خطرناك شناخته شده بودند.
موضوع مهم ديگر در دفاعيات روزبه، انتقادي بود كه نسبت به رهبران حزب در خارج از كشور مطرح كرد. او گفت آنها به جاي اينكه در كشور بمانند و براي پيشبرد اهداف حزب تلاش كنند، گريختهاند و عملاً خود را از تأثيرگذاري محروم كردهاند. علاوه بر اين روزبه، چنانكه خوانديد، گروهي از رهبران تودهاي را «محافظهكار» و «ترسو» خوانده بود.
اما بخشهاي ديگر دفاعيات روزبه، به چشم هواداران كمونيسم «حماسي» ميآمد. به گفته يكي از آنها «خيليها با خواندن دفاعيات روزبه كمونيست شدند». بنابراين رهبري حزب تصميم گرفت هم حيثيت خود و هم وجهه روزبه را حفظ كند و در عين حال از دفاعيات او بهره ببرد. نتيجه اين شد كه انتشارات حزب توده دفاعيات روزبه را با حذف بخشهاي مربوط به قتلها و انتقاد از رهبران تودهاي منتشر كرد و نام آن را «دفاعيات خسرو روزبه، قهرمان ملي» گذاشت.
خسرو روزبه، رئيس سازمان نظامي و عضو كميته مركزي حزب توده ايران روز 21 ارديبهشت 1337 اعدام شد. او كمتر از يك سال پيش از آن دستگير شده و در بازجويي و محاكمه سخنان مهمي گفته بود. انتخاب او به عضويت كميته مركزي حزب توده نيز در پلونوم چهارم كه در خارج از كشور تشكيل شد و در زماني كه او زنداني بود صورت گرفت. اظهارات روزبه در بازجويي و دادگاه از چند جهت اهميت دارد. او اولاً اعتراف كرد كه قتل محمد مسعود (روزنامهنگار راديكال و مدير روزنامه «مرد امروز» در سال 1326) و عدهاي از اعضاي حزب (پس از سال 1331)كار گروه ترور او بوده است. در ثاني دفاع او از كمونيسم و انتقاداتي كه نسبت به گروهي از رهبران حزب توده مطرح كرد، به موضوعي براي سالها بحث و مناقشه تبديل شد. علاوه بر اينها، آخرين فعاليتهاي سازمانيافته حزب توده در ايران (پيش از انقلاب) نيز با دستگيري و اعدام روزبه پايان يافت.
خسرو روزبه فرزند ضياءلشكر بود و در ملاير به دنيا آمد. او پس از به پايان رساندن تحصيلات ابتدايي و متوسطه در ملاير و همدان، به دانشكده افسري وارد شد و در رسته توپخانه تحصيل كرد. او پس از حوادث شهريور 1320 و اشغال ايران، به حزب توده پيوست. روزبه در سال 1323 به همراه عزتالله سيامك سازمان نظامي حزب را تأسيس كرد. رهبران حزب توده پس از شكست قيام پيشهوري و خاتمه غائله آذربايجان حكم به انحلال سازمان نظامي دادند، اما روزبه خشمگين شد و سازمان را به رغم مخالفت رهبران حزب حفظ كرد. او از عضويت در حزب نيز كنارهگيري كرد اما در سال 1327 و پس از آنكه حزب توده، تحت فشار شورويها، خواستار بازگشت سازمان نظامي شد، بار ديگر به عضويت حزب درآمد. روزبه در همين سال دستگير و زنداني شد، اما در آذرماه 1329 به همراه عده ديگري از رهبران تودهاي از زندان گريخت. او از آن پس تا تيرماه 1336 به طور مخفيانه زندگي و فعاليت كرد تا در يك درگيري مسلحانه بازداشت شد.
ترور
دستگيري و بازجويي از روزبه احتمالاً نخستين تجربه مهم سازمان جديدالتأسيس امنيت و اطلاعات كشور (بعداً ساواك) بود كه با كمك و مشاوره سازمانهاي اطلاعاتي ايالات متحده و اسرائيل تشكيل شده بود. البته پيش از آن نيز فرمانداري نظامي و ركن دو ارتش در مورد فعاليتهاي اعضاي حزب توده اطلاعات وسيعي جمعآوري كرده بودند. اين اطلاعات به حدي بود كه روزبه در آخرين دفاعش در دادگاه نظامي گفت: «من زماني دستگير شدم كه ديگر هيچ راز مكتومي وجود نداشت... [ديگران] از سير تا پياز را گفته بودند... حجم اطلاعات دستگاه به راستي ده برابر مجموعه اطلاعات من بود.» (نقل شده در «شورشيان آرمانخواه؛ ناكامي چپ در ايران» مازيار بهروز)
چنانكه پيشتر نيز اشاره شد، از جمله مهمترين اظهارات روزبه در دادگاه، پذيرش مسئوليت ترور محمد مسعود بود. او توضيح داد به همراه عدهاي از همفكرانش يك گروه ترور تشكيل داده بود: «به طور كلي جلسهاي كه ما تشكيل داده بوديم يك جلسه افراطي و مركب از افراد تندرو و احساساتي بود. عقيدهاي كه ما را به دور هم جمع كرده بود اين بود كه خيال ميكرديم حزب توده ايران حزب محافظهكاري است، يا لااقل رهبران آن از افراد ترسو و محافظهكار تشكيل شدهاند و نميخواهند يا قادر نيستند تصميمات تند و شديدي بگيرند... ما هشت نفر خودمان را به عنوان اعضاي مؤسس ميدانستيم و فكر ميكرديم وقتي كارمان توسعه پيدا كرد ميتوانيم عده ديگري را به دور خود جمع كنيم...»
محمد مسعود روزنامهنگاري تندرو و ضدچپ بود كه در عين حال با دربار اختلاف داشت. گروه روزبه تصميم گرفت او را به قتل برساند و مسئوليت آن را در نزد افكارعمومي به عهده دربار بيندازد. روزبه در دادگاه گفته بود: «به نظر من ترور مسعود با تئوريهاي ماركسيستي مطابقت نداشته است... انجام اين كار به نظر من در شرايط حاضر نادرست است، ولي در شرايط ده سال پيش كه سطح اطلاعات من در مسائل تئوريك پائينتر از حالا بود و به اين اشتباه تئوريك درست واقف نبودم، بياشكال ميرسيد.»
انتقاد
روزبه علاوه بر اين پذيرفت كه در قتل 5 تن از اعضاي حزب كه توسط شاخه اطلاعات سازمان نظامي طراحي شده بود، مشاركت داشته است. اين اقدام گويا با آگاهي رهبري حزب بوده و پنج عضو مذكور براي امنيت حزب خطرناك شناخته شده بودند.
موضوع مهم ديگر در دفاعيات روزبه، انتقادي بود كه نسبت به رهبران حزب در خارج از كشور مطرح كرد. او گفت آنها به جاي اينكه در كشور بمانند و براي پيشبرد اهداف حزب تلاش كنند، گريختهاند و عملاً خود را از تأثيرگذاري محروم كردهاند. علاوه بر اين روزبه، چنانكه خوانديد، گروهي از رهبران تودهاي را «محافظهكار» و «ترسو» خوانده بود.
اما بخشهاي ديگر دفاعيات روزبه، به چشم هواداران كمونيسم «حماسي» ميآمد. به گفته يكي از آنها «خيليها با خواندن دفاعيات روزبه كمونيست شدند». بنابراين رهبري حزب تصميم گرفت هم حيثيت خود و هم وجهه روزبه را حفظ كند و در عين حال از دفاعيات او بهره ببرد. نتيجه اين شد كه انتشارات حزب توده دفاعيات روزبه را با حذف بخشهاي مربوط به قتلها و انتقاد از رهبران تودهاي منتشر كرد و نام آن را «دفاعيات خسرو روزبه، قهرمان ملي» گذاشت.
1 نظر:
Dear Omid,
I read your piece regarding Rozbeh with great fascination. I have been searching for the complete transcript of Rozbeh's Defence for sometime without much luck. Do you know where I can get hold of the full version of Rozbeh's defence from (including the parts that have been removed)?
Kind regards
Siamak
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی