جمعه، خرداد ۰۶، ۱۳۸۴

افزايش آمادگي

چنانكه پيش‌تر آمد، شاهزاده عباس‌ميرزا، وليعهد و نايب‌السلطنه فتحعلي‌شاه قاجار، در دومين مأموريت خود در آذربايجان به سال 1220ه.ق. (1184ه.ش.)، با توجه به تجربه رويارويي با قواي ژنرال سيسيانف روس، به فكر نوسازي قشون ايران افتاد. الگوي مورد نظر او اقدامات اصلاحي سلطان سليم سوم، سلطان عثماني بود و نام «نظام جديد» را نيز به تقليد از او بر تشكيلات خود گذاشت. اما عباس‌ميرزا براي اينكه مانند سليم با مخالفت‌هاي مذهبي روبرو نشود، تصميم گرفت موافقت علماء را براي اصلاحات خود جلب كند و چنين كرد.
او سپس ترتيبي داد كه تعداد زيادي از جوانان شايسته آذربايجاني به خدمت «نظام جديد» درآيند و توسط معلمان فرانسوي و انگليسي آموزش بينند. اين جوانان مواجب مرتب و لباس يكدست داشتند و در سربازخانه زندگي مي‌كردند. به نوشته عبدالرزاق مفتون دنبلي (مورخ رسمي عباس‌ميرزا) 12 هزار سرباز با شيوه تازه در طول دو سال آموزش ديدند و سواري و تيراندازي آموختند. او به آمادگي جسمي آنها مي‌نازد كه: «در پيادگي مشق را به جايي رسانيدند كه اگر به سمتي مأمور مي‌شدند، اتفاق مي‌افتاد دوازده فرسخ منزل (يعني در يك روز) طي مي‌كردند؛ و اتفاقاً در آنجا اگر به خصم مصادف مي‌شدند، بي‌بهانه‌ي خستگي به دشمن مي‌آويختند [و] ظفر مي‌يافتند، چنانكه چندين دفعه در سفر بلباس (محلي در نزديكي مهاباد) و اكراد و جاي ديگر اتفاق افتاد». («مآثر سلطانيه»)
توپ و تفنگ
علاقه عباس‌ميرزا به سازمان تازه چنان بود كه گاهي شخصاً سر تمرين سربازان حاضر مي‌شد و در تعليم آنها شركت مي‌كرد. او سربازان منظم را مي‌نواخت و جايزه مي‌داد. شاهزاده سفارش كرده بود شش‌هزار قبضه تفنگ از انگلستان برايش بياورند و چون اين سلاح‌ها به دستش رسيد، استادان ابزارساز ايراني را فرمان داد هزاران قبضه ديگر از روي آنها بسازند. چنين بود كه ايرانيان در مدت كوتاهي بيست‌هزار تفنگ ديگر از روي نمونه‌هاي خارجي ساختند و براي تأمين باروت مورد نياز نيز باروت‌خانه‌اي، «به وضع باروط‌خانه فرنگ»، پرداختند كه روزي سه خروار باروت در آن توليد مي‌شد.
عباس‌ميرزا كه اهميت دانش‌هاي جديد اروپايي را به خوبي دريافته بود، هنگامي كه سر هارفورد جونز، «ايلچي دولت عليه انگليس» قصد داشت به كشورش بازگردد، دو جوان مستعد ايراني را همراه او فرستاد تا در آنجا آموزش ببينند. آنها چهار-پنچ سال بعد بازگشتند و در «نظام جديد» مشغول خدمت شدند.
از ديگر اقدامات نايب‌السلطنه، استخدام توپچي‌هايي از فرانسه و انگلستان بود تا ايرانيان را در ساختن و استفاده كردن از توپ‌هاي بزرگ و جديد آموزش دهند. به اين ترتيب «كوره توپ‌ريزي و چرخ سوراخ كردن توپ به وضع فرنگ» در تبريز آماده شد و صدها عراده توپ «صخره‌كوب جهان آشوب» توسط صنعتگران ايراني به عرصه آمد. دنبلي وضعيت اين توپ‌ها را چنين توصيف كرده است: «توپ‌ها را به عراده‌ها آويزان كرده‌اند. توپي كه نادرشاهِ به آن اقتدار، بر سر دره‌خوار ورامين، براي جنگ افغان بي‌تمكين، با صد نفر مي‌برد و با بيست و سي نفر پر كرده خالي مي‌نمودند، الحال با پنج و شش نفر توپچي و چهار سر اسب كوه‌پيكرِ پيل‌تن در ميدان دشمن مي‌گردد و به هر طرف كه مي‌خواهند مي‌گردانند». هزار نفر در توپخانه عباس‌ميرزا به كار گرفته شده بودند كه همگي مواجب دائمي داشتند. توپچيان چنان آموزش ديدند كه مي‌توانستند «در يك دقيقه هفت بار توپ را پر كرده خالي» نمايند.
مهندس و قلعه
اما اين اعمال، هزينه بسيار زيادي به بار مي‌آورد كه مي‌بايست تأمين شود. به نوشته دنبلي: «هر يك از اين [كارها] كه مذكور گرديد، به آساني ميسر نمي‌شود، بلكه خزاين بايد بر باد داد تا اين كارهاي شگرف صورت اتمام و اختتام گيرد». عباس‌ميرزا براي تأمين اين هزينه‌ها ناچار شد حقوق‌هاي گزاف و مستمري‌هاي سنگين را در دارالسلطنه تبريز كاهش دهد. ميرزا بزرگ قائم مقام كه رياست دستگاه ديواني وليعهد را به عهده داشت، عباس‌ميرزا را در اين امر ياري داد. آنها همچنين نوعي تعرفه گمرگي به وجود آوردند و براي افزايش درآمدها، استفاده از پارچه‌هاي خارجي را تحريم كردند.
از جمله اقدامات ديگر شاهزاده براي نوسازي قشون، تربيت تعدادي مهندس بود كه براي اين كار عده‌اي از اميرزادگان مستعد را نزد مهندسي فرانسوي به تعليم گمارد تا زبان فرانسه و علم هندسه جديد بياموزند. عباس‌ميرزا مي‌دانست كه براي دفاع مؤثر از سرزمين‌هاي تحت تسلطش نياز به قلعه‌هاي نظامي محكم و قابل اتكاء دارد، بنابراين همزمان با سازماندهي «نظام جديد»، به ساخت دژهاي جديد و تعمير قلعه‌هاي قديمي همت گماشت. او با ساخت قلعه‌ متينه عباس‌آباد در نخجوان، قلعه اردبيل و قلعه خوي از سويي و تعمير و تجهيز قلعه‌هاي «النجق»، ايروان و تبريز از سوي ديگر، زمينه‌هاي لازم براي دفاع از اين سرزمين‌ها را فراهم كرد.
اقدامات اصلاحي عباس‌ميرزا در آذربايجان نمونه‌ها و آثار ديگري هم داشت كه در شماره‌هاي آينده به آنها خواهيم پرداخت.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی