جمعه، آبان ۲۷، ۱۳۸۴

كشمكش بر سر تشريفات

در يكي از نخستين روزهاي اقامت ميرزا ابوالحسن‌خان شيرازي (ايلچي اعزامي فتحعلي‌شاه به دربار تزار روسيه) در كاخ «ساروسكوسلو» در نزديكي سن‌پترزبورگ، ميرزا محمدهادي (وقايع‌نگار سفر) در يادداشت‌هاي خود نوشت: «يوم پنجشنبه دوم جمادي‌الاول [1230] قدري از روز گذشته گراف اژروسكي (مسئول كاخ) به آئين هر روزه آمده، معاوضه كشيك‌چيان و سالدات را كرده سياهه معمولي را آورده به صاحبي ايلچي سپرد. چون در اين اوقات كه پادشاه در پتربورغ حضور ندارد، وزير دانشمندي يا حكمران مقتدري كه منشاء و مصدر جميع امورات تواند شد در پتربورغ نگذاشته و بزرگان تمامي نزد پادشاه مي‌باشند و در پتربورغ سواي يك دو نفر «فرت‌مارشال» و «دوي‌مايور» (صاحب‌منصبان نظامي) كه اسم نيابت وزارت غربا با اوست، ديگر كسي نيست و اينها هم خود را در عرضه و تعداد اينكه بايد اساس و دستگاهي به جهت ايلچي بزرگ برپا نمود نمي‌دانستند، به بساناويچ مهماندار پيغام كرده بودند كه خدمت ايلچي بزرگ اظهار كرده باشد كه ما را عرضه انجام احترام و اساسي (تشريفاتي) كه شايسته شما مي‌باشد نيست و نمي‌توانيم از پيش خود منشاء و مصدر اساسي به جهت شما بشويم. گاه باشد قصوري در آن واقع شود و ما مورد غضب پادشاه بشويم. بهتر اين است كه شما كه ايلچي بزرگ هستيد، خود اگر صلاح دانيد بدون اساس (تشريفات) داخل شهر شويد و اگر صلاح ندانيد در همان باغ توقف نمائيد و به همان طريق كه مهمانداران سابق شما متوجه اخراجات (هزينه‌ها) شما بوده‌اند، باشند تا اينكه از جانب پادشاه حكمي صادر شود. چرا كه ما مي‌دانيم كه پادشاه هنگام ورود خود لامحاله به جهت ورود شما به شهر اساس و دستگاه كلي برپا خواهد كرد». («دليل‌السفراء» ميرزا محمدهادي شيرزاي، به كوشش محمد گلبن)
استراحت
ميرزا ابوالحسن‌خان پس از شنيدن اين پيغام از زبان بساناويچ تصميم گرفت اقامت در باغ را تا بازگشت تزار ادامه دهد. بنابراين «بساناويچ را مأمور كردند كه پيشخدمتان پادشاهي و اسباب ميز و اساسي كه در اين چند روز به رسم ضيافت آورده بودند از آنجا جواب گفته روانه شهر نمايند و خود به نحوي كه اخراجات مي‌داده در كار باشد».
به اين ترتيب اقامت طولاني ايلچي در باغ ساروسكوسلو تا حدود يك ماه و نيم به طول انجاميد و سرانجام نيز او ناچار شد پيش از بازگشت امپراطور و بدون تشريفات و استقبال رسمي به پايتخت روسيه وارد شود (كه ذكر آن خواهد آمد).
در دوره اقامت ايلچي در ساروسكوسلو «شبي به اسرار سر گور اوزلي، صاحبي ايلچي به جهت ديدن شهر پتربورغ و بازديد او به لباس تبديل سوار گاريت گرديده به همراهي دو نفر خاطرجمعان روانه شهر شدند و به خانه سر گور اوزلي رفته در آنجا خلوت كرده ساعتي يكديگر را ملاقات و بعد سوار گاريت گرديده معاودت به منزل فرمودند. در اين روزها اكثر نوشته‌جات رقعه‌گونه از جانب سر گور اوزلي به صاحبي ايلچي مي‌رسيد و اصرار در رفتن ايشان به شهر پتربورغ بسيار داشت. صاحبي ايلچي نيز جوابي كه شايسته مي‌دانستند به او قلمي مي‌داشتند. چون به تواتر خبر رسيده بود كه حال پادشاه روس به دعواي ناپليان رفته و در اين اوقات اثري از آمدن او ظاهر نمي‌شود و دوي‌مايور نايب وزير و ساير اشخاصي كه در پتربورغ بودند هم مأمور به عمل آوردن لوازم احترام و اساس ورود به شهر به جهت صاحبي ايلچي نبودند، بعد از صدمات و مشقت و تصديعات ايام زمستان و شدت سردي هوا و كثرت برف و باران و زحمات عرض راه، در اين فصل بهار كه در اين باغ از هر گوشه و كنار اقسام گل‌ها و رياحين با يكديگر توأم و چمن‌ها تمام سبز و خرم و اشجار در كمال خضارت و هوا در عين خوبي و... صاحبي ايلچي را منظور اين بود كه چندي در همين باغ توقف [كند] و از تفرج و گردش در آنجا زنگ اندوهي كه به علت مشقت عرض راه در خاطر ايشان قرار گرفته بود، زدوده باشند».
انعطاف
در همين ايام بود كه از ايران خبر رسيد «مستر آلس»، جانشين اوزلي در تهران، در پرداخت مستمري سالانه كه دولت انگليس آن را در پيمان اتحاد با ايران متعهد شده بود، تعلل مي‌كند. اوزلي داوطلب شد فرستاده‌اي به تهران اعزام كند و از آلس بخواهد كه مستمري را بپردازد. ايلچي از اين ابتكار استقبال كرد اما به اوزلي گفت كه اين انعطاف ناشي از ظهور دوباره ناپلئون است و انگليسي‌ها به محض قدرت گرفتن ناپلئون با ايران نرم مي‌شوند و به محض سركوب او دوباره به سردي مي‌گرايند.
انتظار طولاني ايلچي در باغ ساروسكوسلو ادامه داشت تا سرانجام در اواسط جمادي‌الثاني 1230ه.ق.، روزي اوزلي و لرد والپول به ديدار ميرزا ابوالحسن‌خان آمدند و «مذكور نمودند كه لامحاله بايد شما توقف در اين باغ را موقوف و به شهر آمده باشيد، كه ما شما را به بعضي اهالي روس ملاقات داده آشنا كرده باشيم. هر چند صاحبي ايلچي امتناع نمودند، مفيد نگرديده لابداً قبول نمودند كه دو يوم ديگر روانه شهر شوند».
به اين ترتيب ايلچي يكي دو روزي را به تمهيد مقدمات عزيمت به پترزبورگ و خداحافظي و انعام دادن به خدمتگزاران كاخ ساروسكوسلو گذراند و روز پانزدهم جمادي‌الثاني بدون تشريفات و استقبال روانه پايتخت روسيه شد.

1 نظر:

در ۸:۴۳ قبل‌ازظهر, Blogger Kelvin گفت...

Kia Ora (hello) from a krazy blogger down under in New Zealand. I went all the way to the bottom of your blog, but.......no photos. I can't understand your language, but as I was passing thru, I thought I would say hello to you.

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی