پنجشنبه، تیر ۰۴، ۱۳۸۳

علامت راديو برلين
(براي شرق)
احمد متين‌دفتري، نخست‌وزيري كه گفته مي‌شد به دليل نزديكي به آلماني‌ها توسط رضاشاه به اين مقام رسيده است، روز پنجم تير 1319 بركنار و زنداني شد. روز بعد دكتر محمد مصدق، عموي پدر متين‌دفتري و پدر همسرش نيز زنداني و سپس تبعيد شد. متين‌دفتري در خاطراتش نوشته است: «تا دقيقه‌اي كه از نخست‌وزيري بركنار شدم هيچ گونه آثار علائمي وجود نداشت كه شاه نسبت به من عدم رضايت دارد.» علائمي كه متين‌دفتري در نيافته بود اما، از چند روز پيش‌تر از راديو برلين به گوش مي‌رسيد.
متين‌دفتري خانواده‌اي صاحب لقب و اشرافي داشت كه نسبش به خاندان زند مي‌رسيد. او به سال 1275 در تهران زاده شد و در كودكي به تقاضاي پدربزرگش، ميرزا حسين خان وزير دفتر (برادر دكتر مصدق) از مظفرالدين شاه لقب اعتضاد خاقان گرفت. نام خانوادگي «متين‌دفتري» بعدها از لقب بعدي‌اش، متين‌الدوله اقتباس شد. او پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي، مدتي در مدرسه آلماني تحصيل كرد و بعد به مدرسة علوم سياسي وارد شد. اين مدرسه براي تربيت كادر وزارت خارجه تأسيس شده بود و بسياري از فارغ‌التحصيلان آن از جمله ميرزا احمدخان متين‌الدوله (متين دفتري) وارد خدمت اين وزارتخانه شدند. او همزمان با كار در وزارت خارجه، در مدرسه عالي حقوق نيز به تحصيل پرداخت و چندسال بعد، هنگامي كه رضاشاه به سلطنت رسيد و علي‌اكبرخان داور كوشش خود براي ايجاد تشكيلات جديد قضايي را آغاز كرد، براي تكميل تحصيلات حقوقي به ژنو رفت. او همزمان با تحصيل در رشته دكتراي حقوق در دانشگاه ژنو، از طرف دولت ايران در جامعه ملل نيز مأموريت داشت. متين‌دفتري در سال 1310 به ايران بازگشت و توسط داور به معاونت وزارت عدليه منصوب شد. رابطه او با داور به پيش از انقراض قاجاريه و زماني باز مي‌گشت كه متين‌دفتري در حزب راديكال داور عضويت داشت و در روزنامه «مرد آزاد» مقاله مي‌نوشت.
عدليه
از جمله اقدامات متين‌دفتري در دوران معاونت وزارت عدليه، پي‌گيري و تسريع در محاكمة تيمورتاش در غياب داور بود. هنگامي كه داور براي حضور در جلسه جامعه ملل به ژنو رفته بود، رضاشاه متين‌دفتري را مأمور رسيدگي سريع به كار تيمورتاش كرد. سيدحسن تقي‌زاده كه در آن هنگام وزير ماليه بود موضوع را چنين به ياد آورده است: «رضاشاه به مرحوم تيمورتاش ظنين شده بود، در همان وقت كه حبس بود، قصدش اين بود كه به تدريج او را در غياب داور محاكمه بكنند و از بين ببرند. كارها را او اينطور مي‌كرد. اين متين‌دفتري كه الان در مجلس سناست آن وقت معاون داور بود. يك روز كه آمد به هيأت وزراء، رضاشاه به او گفت «آن كار چطور شد؟ اين را طول نده!» مي‌بردند محكمه، همه را مقدمه مي‌چيدند. يك روز ديگر گفت: اين را تمام كن، آن رفيقش (داور) كه مي‌آيد رودربايستي در مي‌آيد.» متين دفتري به دستور رضاشاه، پيش از بازگشت داور پرونده تيمورتاش را آماده فرستادن به محكمه كرد و شفاعت محتاطانه داور نزد شاه نيز تغييري در سرنوشت تيمور نداد.
متين‌دفتري در سال 1315 و هنگامي كه داور با تشكيل دولت محمود جم به وزارت ماليه منتقل شد، به وزارت دادگستري (نام تازه عدليه) رسيد. دستگيري و محاكمه «53 نفر» در زمان وزارت او اتفاق افتاد. او معتقد بود به هنگام رسيدگي به اين پرونده با راضي كردن رضاشاه به انجام محاكمه در دادگاه‌هاي دادگستري، جان متهمان را خريده است؛ چرا كه اگر محاكمه آنطور كه شاه ابتدا مي‌خواست در ديوان حرب انجام مي‌شد، بي‌گمان متهمان به اعدام محكوم مي‌شدند.
نخست‌وزير
اقدام ديگر متين‌دفتري در دوران وزارت دادگستري كه عده‌اي عقيده دارند در نخست‌وزير شدن او مؤثر بود، حل مشكل ازدواج وليعهد ايران با فوزيه، شاهزاده مصري بود. مادر وليعهد طبق قانون اساسي مشروطه مي‌بايست ايراني‌الاصل باشد و از آنجا كه فوزيه در پي ازدواج با پادشاه آينده ايران در مقام مادر وليعهد آينده نيز قرار مي‌گرفت، ازدواج آن دو مشكل قانون اساسي پيدا مي‌كرد. متين‌دفتري با استفاده از حق تفسير قانون اساسي كه در اختيار مجلس شوراي ملّي بود، ابتدا استفساريه‌اي به مجلس برد كه نمايندگان در پاسخ به آن، منظور از مادر ايراني الاصل را چنين تفسير كردند: «داراي نسب ايراني باشد يا قبل از ازدواج با پادشاه ايران يا وليعهد به اقتضاي مصالح عالية كشور به پيشنهاد دولت و تصويب مجلس شوراي ملي به موجب فرمان پادشاه عصر، صفت ايراني به او اعطاء شود.» سپس ماده واحده‌اي به مجلس برد كه با تصويب آن به فوزيه صفت ايراني داده شد و به اين ترتيب مشكل ازدواج وليعهد را حل كرد.
اما به نظر مي‌رسد علت اصلي نخست‌وزير شدن متين‌دفتري، وضعيت جنگ جهاني دوم و اعتقاد رضاشاه به پيروزي آلمان در اين جنگ بوده است. متين‌دفتري زبان آلماني را به خوبي مي‌دانست و در گذشته مدتي منشي سفارت آلمان بود. او همچنين مدتي از دوران مأموريت ديپلماتيك خود را در آلمان گذرانده بود. رضاشاه پس از به قدرت رسيدن هيتلر روابط نزديكي با آلمان برقرار كرد و براي اجتناب از گسترش نفوذ روس‌ها و انگلسي‌ها كه مورد بدگماني او بودند، اجراي بسياري از پروژه‌هاي عمراني كشور را به كارشناسان آلماني سپرد. او با آغاز جنگ جهاني دوم، پيشروي سريع آلماني‌ها را با دقت و علاقه دنبال مي‌كرد، اما هنگامي كه هيتلر و استالين پيمان دوستي بستند و لهستان را ميان خود تقسيم كردند، نگران شد كه در مورد ايران نيز سازشي ميان آنها صورت گيرد و در نتيجه شوروي عليه ايران وارد عمل شود. رضاشاه براي جلوگيري از اين خطر، گويا چاره را در آن ديد كه به آلماني‌ها بيشتر نزديك شود و به همين دليل متين‌دفتري را به نخست‌وزيري منصوب كرد. اما هشت ماه بعد، هنگامي كه راديو برلين انتقاد از رضاشاه را آغاز كرد و خبرهايي از احتمال كودتاي هواداران آلمان عليه او به گوش رسيد، دوران نخست‌وزيري متين‌دفتري هم تمام شد؛ هرچند خود او نشانه را در نيافته بود: «دو روز قبل از بركناري، شاه به من گفت هر كدام از شماها را كه من به مصلحتي كنار مي‌گذارم متأثر مي‌شوم. روز پنجم تيرماه از خدمت بركنار و تحت تعقيب پليس قرار گرفتم و صدمات و لطماتي به من وارد آمد كه شرح آن خارج از تاريخ نويسي است. سال‌هاي 1319 و 1320 را در حبس منزل بودم... فقط به تدريس در دانشگاه مشغول بودم و هفته‌اي دو روز در پناه مأمورين تأمينات سر كلاس درس مي‌رفتم.» («بازيگران عصر پهلوي» به نقل از «خاطرات يك نخست‌وزير»)
متين‌دفتري پس از اشغال ايران توسط نيروهاي متفقين، به اتهام داشتن رابطه با آلمان نزديك دوسال زنداني بود و سپس به عالم سياست بازگشت.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی