حزب دمكرات قوام
(براي شرق)
احمد قوام (قوام السلطنه)، نخستوزير وقت، روز 9 تير 1325 در يك نطق راديويي تشكيل «حزب دمكرات ايران» را اعلام كرد. او براي تشكيل اين حزب دو هدف متناقض داشت، بنابراين اعضاي حزب را آدمهايي با گرايشهاي كاملاً متناقض تشكيل دادند، حزب در ميانه راه ناگهان چرخش كرد و سرانجام قرباني تناقضي شد كه در ذات خود داشت.
قوام، زمينداري ثروتمند، سياستمداري كهنهكار و به قانون اساسي مشروطه پايبند بود. مجلس چهاردهم در مواجهه با تشكيل حكومت خودمختار پيشهوري در آذربايجان، قوامالسلطنه را به عنوان تنها سياستمداري كه احتمالاً ميتوانست اين غائله را مهار كند به نخستوزيري برگزيد. او فوراً گفتوگوي خود را با مقامات شوروي آغاز كرد و در فروردين 1325 با آنها به توافق رسيد. دولت شوروي كه براي تخليه خاك ايران تحت فشار شديد بينالمللي بود، پذيرفت نيروي خود را تا آخر ارديبهشت از ايران خارج كند. دولت ايران نيز در برابر متعهد شد اختلاف خود را با دولت خودمختار آذربايجان به طور «مسالمتآميز» حل كند و طرح تشكيل شركت نفت مشترك با شوروي را براي نفت شمال كشور به مجلس پانزدهم ارائه دهد.
رقابت
هنگامي كه آخرين واحدهاي ارتش شوروي در نيمه ارديبهشتماه خاك ايران را ترك كردند، قوام در وضعيتي قرار داشت كه شاه لازم ديد به او لقب «جناب اشرف» اعطاء كند. اما جناب اشرف از يك سو در پي جلوگيري از قدرت گرفتن شاه بود و از سوي ديگر لازم ميديد با اعمال اصلاحات اجتماعي احتمال وقوع يك انقلاب را از ميان ببرد. علاوه بر اين او براي پيشبرد مذاكره با حكومت خودمختار آذربايجان به اعتماد نيروهاي چپ نياز داشت. بنابراين به ارتش دستور داد دفتر مركزي حزب توده را تخليه كند، زندانيان تودهاي را آزاد كرد و چند سياستمدار راستگرا و ضد كمونيست (مانند سيدضياء طباطبايي و كاشاني) را به زندان و تبعيد فرستاد. او در اين شرايط به مذاكره با فرقه دمكرات آذربايجان ادامه داد و در خرداد ماه با آنها توافق كرد كه دولت ايران «حكومت ملي آذربايجان» را به عنوان شوراي ايالتي و «مجلس ملي» را به عنوان انجمن ايالتي به رسميت بشناسد.
پس از اين توافق بود كه قوام با دو هدف متناقض به فكر تأسيس حزب دمكرات ايران افتاد. او قصد داشت با استفاده از اين حزب نامزدهاي سلطنت طلب و طرفدار انگلستان را از ورود به مجلس پانزدهم باز دارد و در عين حال ميخواست با جذب نيروهاي غير كمونيست طرفدار اصلاحات، فرصت رشد را از حزب توده بگيرد. بنابراين اعضاي ناهمگون كميته مركزي حزب او را دو گروه زمينداران اشرافي ضد انگليس و روشنفكران تندروي غير تودهاي تشكيل ميدادند. اصلاحات گستردهاي كه حزب وعده ميداد نيز هم تقسيم زمينهاي دولتي ميان كشاورزان و اعطاي حق رأي به زنان و هم تجديد نظر در شيوه اداره ارتش (كه منبع اصلي قدرت شاه بود) را شامل ميشد.
پيدا بود كه تشكيل حزبي به رهبري نخستوزير در آستانه انتخابات، با استقبال نيروهاي سياسي جاهطلبي همراه بود كه حزب را نردبان ترقي خود ميديدند. سرعت رشد حزب دمكرات به حدي بود كه تنها 5 ماه پس از تشكيل، عضوگيري خود را رسماً به حال تعليق در آورد.
ائتلاف
حزب دمكرات به همراه حزب توده و حزب ايران، «جبهه مؤتلفه احزاب آزاديخواه» را تشكيل داد. قوام روز دهم مرداد كابينه ائتلافي خود را با حضور وزيراني از حزب توده و حزب ايران معرفي كرد. او در صدمين روز تأسيس حزب دمكرات جشن و رژه عظيمي در تهران و سراسر كشور به راه انداخت و از پيوستن فرقه دمكرات آذربايجان و حزب دمكرات كردستان به «جبهه مؤتلفه» خبر داد. قوام گفت اين احزاب براي انتخابات مجلس پانزدهم ائتلاف انتخاباتي تشكيل خواهند داد.
شاه، سياستمداران راستگرا و دولت انگلستان از اين اقدامات احساس خطر كردند و مبارزه خود را با قوام و حزب دمكرات شدت بخشيدند. در نتيجه عشاير جنوب كشور در مهرماه به تحريك متنفذان طرفدار انگلستان شورش كردند و در ارتش نيز به اشاره شاه ناآراميهايي رخ داد. قوام دو راه داشت؛ يا بايد اتحاديههاي كارگري را مسلح ميكرد و با كمك خواستن از شورويها وارد يك جنگ داخلي ميشد و يا از ائتلاف با جناح چپ چشم ميپوشيد. او راه دوم را انتخاب كرد و تغيير جهت داد.
قوام روز 25 مهر كابينه تازهاي تشكيل داد كه در آن نام وزيران تودهاي ديده نميشد، چند استاندار ضد كمونيست را مأمور استانهاي مهم كشور كرد و سرانجام روز 19 آذرماه (تحت فشار شاه) دستور داد ارتش«براي تأمين امنيت انتخابات» به آذربايجان و كردستان وارد شود. حكومت پيشهوري پس از مقاومتي مختصر از هم پاشيد و سران فرقه يا دستگير شدند يا گريختند. انتخابات مجلس پانزدهم آغاز شد و مدتي بعد سيدضياءالدين طباطبايي و آيتالله كاشاني از تحمل بازداشت و تبعيد معاف شدند.
مجلس پانزدهم كه اكثريت آن را نمايندگان حزب دمكرات تشكيل ميداد، در تيرماه 1326 كار خود را آغاز كرد. قوام روز 29 مهر همان سال، چنانكه با شورويها قرار گذاشته بود طرح مربوط به نفت شمال را به مجلس ارائه كرد كه مجلس آن را نپذيرفت. پس از اين حادثه بود كه اختلافات دروني حزب شدت گرفت. فراكسيون دمكرات مجلس، روز دهم آذرماه حمايت خود را از دولت قوام پس گرفت و دو روز بعد ده تن از اعضاي كابينه قوام استعفا كردند. تحريك دربار در خط عوض كردن نمايندگان جاهطلبي كه به كمك حزب دمكرات وارد مجلس شده بودند، مؤثر بود. قوام روز 18 آذر نتوانست از مجلس رأي اعتماد بگيرد و سقوط كرد. سه روز بعد در حزب دمكرات شكاف افتاد و گروهي به رهبري سردار فاخر حكمت، عليه رهبري قوام «كودتا» كردند. رهبري جناح طرفدار قوام را ملكالشعراي بهار به عهده داشت. تناقض ذاتي حزب دمكرات، در حملات اين دو جناح عليه يكديگر بهتر از هميشه آشكار شد: در حالي كه يك طرف اعضاي جناح مقابل را «زمينداران محافظه كار» ميخواند، خود از سوي آنان به عنوان «منحرفان فوق چپگرا» مورد حمله قرار ميگرفت. حزب دمكرات ايران عملاً از هم پاشيده بود.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی