آرامش
(براي شرق)
احمد آرامش، وزير كار دولت قوام و وزير مشاور و مديرعامل سازمان برنامه در دولت شريفامامي (1340 – 1339)، روز هفتم تير 1340 به اتهام اقدام عليه امنيت ملي و ايجاد تشويش ميان مردم بازداشت شد. او چند روز پيشتر تجديد فعاليت گروه ترقيخواهان را اعلام و از سياستهاي ايالات متحده در ايران انتقاد كرده بود. علي اميني، نخستوزيري كه با فشار دولت كندي به جاي شريفامامي به شاه تحميل شده بود، نورالدين الموتي را كه از اعضاي گروه 53 نفر و از مؤسسان حزب توده بود، به وزارت دادگستري گمارده بود. الموتي فوراً دستور بازداشت عدهاي از مقامات سابق را صادر كرد. آرامش و ابتهاج (مديران عامل سابق سازمان برنامه) در ميان بازداشت شدگان بودند.
احمد آرامش (اشتري) در سال 1287 در يزد متولد شد. پدرش كارگزار گمرك يزد بود. احمد پس از گذراندن تحصيلات ابتدايي، براي ادامه تحصيل به تهران آمد و به كالج آمريكايي رفت. آرامش پس از پايان تحصيل، به استخدام وزارت راه در آمد و در زمان كوتاهي به رياست حسابداري بنادر شمال كشور رسيد. او در سال 1318 رئيس اداره طرق و شوارع شهسوار شد و از سال 1320 به وزارت پيشه و هنر انتقال يافت. آرامش از نزديكان احمد قوام (قوام السلطنه) بود و در تير1325با تشكيل حزب دموكرات توسط قوام (نخست وزير وقت) به اين حزب پيوست و مسئول تبليغات آن شد. او كه در عين حال مدير روزنامههاي ديپلمات و بهرام بود، در آبان همان سال به معاونت وزارت پيشه و هنر منصوب شد. حدود يك ماه بعد و در شرايطي كه تنها چند روز از پايان غائله آذربايجان ميگذشت، آرامش به جاي محمدولي ميرزا فرمانفرمائيان به وزارت كار رسيد. او خود در اين مورد نوشته است: «نقشه و هدف نگارنده در مقام وزير جديد كار آن بود كه ارگانهاي حزب توده را كه با ختم جنجال آذربايجان از نظر سياسي و ايدئولوژيك شكست فاحشي خورده بودند، از تجديد قدرت باز دارد و دستگاه رهبري حزب توده را از نيروي اصلي آن جدا كند و بدين ترتيب امكان فعاليت را از حزب توده سلب نمايد. اجراي اين برنامه كه به تصويب قوامالسلطنه رسيده بود با تشكيل اتحادية جديد كارگري آغاز شد.» («خاطرات سياسي احمد آرامش» به كوشش غلامحسين ميرزا صالح)
ترقيخواهان
آرامش، پس از سقوط كابينه قوامالسلطنه خانه نشين شد. نام او در فهرست وزيران كابينه قوام در سال 1331 نيز بود ولي اين كابينه تنها سه روز پس از تشكيل، در پي قيام 30 تير كنار رفت. آرامش در سال 1334 گروه «ترقيخواهان ايران» را تشكيل داد. در نخستين بيانيه اين گروه آمده بود: «ملتهاي آسيايي و آفريقايي و منجمله ايران بيدار شدهاند و بيش از اين اجازه نميدهند كه منافع آنها فداي منافع كشورهاي استعماري غرب شود… بايد اصول ننگآور فئوداليسم و دسپوتيزم از كشور ريشهكن شود. حكومت مردم بر مردم تحقق يابد و از تجاوزات هزار فاميل و دستنشاندگان آنها جلوگيري گردد.» مضامين اين بيانيه را شايد بتوان نخستين نشانه از اعلام مواضع تندي دانست كه بعداً توسط آرامش اعلام شد.
آرامش، كه شوهر خواهر جعفر شريف امامي بود در سال 1339 و به هنگام نخستوزيري شريف امامي به عنوان وزير مشاور و مديرعامل سازمان برنامه انتخاب شد. او در اين دوران پيشنهادها و افشاگريهايي كرد كه باعث شد سرانجام شاه خواستار بركناري او شود. او طرح خروج ايران از پيمان سنتو را در دولت مطرح كرد و پرده از بدهكاري 450 ميليون دلاري دولتهاي پيشين به بانكها و مؤسسات مالي غربي برداشت.
هنگامي كه علي اميني براي جلب نظر دولت كندي به نخستوزيري ايران برگزيده شد، از جمله سپهبد بختيار را كه از 1336 رئيس ساواك بود، از كشور راند. بختيار با هواپيما به رم رفت و در يك مصاحبه مطبوعاتي مخالفت خود را با شاه علني كرد. روزنامه «باختر امروز» ارگان جبهه ملي در خارج از كشور بعدها فهرست اعضاي كابينهاي را كه بختيار قصد داشت تشكيل دهد منتشر كرد، نام احمد آرامش نيز در آن فهرست به چشم ميخورد.
چريك
آرامش پس از سقوط دولت اميني آزاد شد. او در چند مصاحبه مطبوعاتي و اعلاميه مواضع تندي عليه سياستهاي جاري كشور و در مخالفت با ايالات متحده مطرح كرد، از جمله در اعلاميهاي كه از سوي «كميته جمهوريخواهان ايران» امضاء كرده بود، نوشت: «ملت اسير و استعمارزده ايران! بر هيچ كس پوشيده نيست كه پس از كودتاي 28 مرداد سال 1332 كه به وسيلة آمريكاييان، با پول و عوامل آمريكايي مقيم ايران انجام گرفت به تدريج كشور از استقلال به استثمار و از آزادي به اسارت گراييد… افزايش قدرت شاه با سعادت و آسايش ملت ايران تناسب معكوس دارد… گروهي وطنپرست و استقلال طلب كميتة جمهوريخواهان ايران را بنيانگذارده و براي محو رژيمي كه ملت و مملكت ايران را به اسارت بيگانگان در آورده است… دامن بر كمر زدهاند.» تندي مواضع آرامش در اين دوران به حدي بود كه گفته ميشد او تعادل رواني خود را از دست داده است.
آرامش در زمستان 1344 دستگير و به اتهام اقدام عليه امنيت كشور به ده سال حبس محكوم شد. او پس از هفت سال به دليل شدت گرفتن بيماري كبد و كليهاش از زندان آزاد شد. مدتي در منزل دخترش و سپس در يك هتل اقامت داشت. سرانجام روز 29 مهر 1352 در پارك فرح (لاله) به دست مأموران انتظامي كشته شد. رسانههاي رسمي اين خبر را به عنوان كشته شدن يك «خرابكار» در درگيري مسلحانه با مأموران امنيتي منتشر كردند. حتي گويا بعضي از آنها او را «چريك مسلح» خوانده بودند. آرامش به هنگام مرگ 65 ساله بود.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی