خانه داووديه
اميد پارسانژاد
سرلشكر حسن پاكروان، رئيس سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك)، روز 11 مرداد 1342 در پادگان عشرتآباد به ديدار آيتالله خميني رفت و به ايشان اطلاع داد از امروز به خانهاي در داووديه منتقل خواهند شد و آزاد هستند. آيتالله خميني بامداد روز 15 خرداد در قم بازداشت شده بود. علت بازداشت، سخنراني بسيار تند ايشان در عصر عاشورا (13 خرداد) بود كه در آن «دستگاه جبار ايران» به تلويح با «دستگاه يزيد ابن معاويه» مقايسه شده بود. آيتالله خميني در اين سخنراني خطاب به شاه گفت: «آقا من به شما نصيحت ميكنم، اي آقاي شاه! اي جناب شاه! من به تو نصيحت ميكنم، دست بردار از اين كارها. آقا اغفال دارند ميكنند تو را. من ميل ندارم كه يك روز اگر بخواهند تو بروي همه شكر كنند. من يك قصهاي برايتان نقل ميكنم كه پيرمردهايتان، چهل سالههايتان يادشان است، سي سالهها هم يادشان است: سه دسته، سه مملكت اجنبي به ما حمله كرد، شوروي، انگلستان، امريكا به مملكت ايران حمله كردند، مملكت ايران را قبضه كردند. اموال مردم در معرض تلف بود، نواميس مردم در معرض هتك بود، لكن خدا ميداند كه مردم شاد بودند براي اينكه پهلوي رفت. من نميخواهم تو اينطور باشي، نكن! من ميل ندارم تو اينطور بشوي، نكن!... يك قدري عبرت ببر، عبرت از پدرت ببر، نكن آقا اينطور!...» («صحيفه نور»)
اشاره آيتالله خميني در اين سخنراني به گفتههاي چندي پيش شاه بود كه در آن به روحانيون توهين كرده بود.
رويارويي
قاطبه روحانيون ايران تا ابتداي دهه 1340 از بيم گسترش نفوذ كمونيسم با حكومت شاه مخالفت جدي نميكردند و رژيم شاه نيز همواره ميكوشيد خود را در برابر آنها قرار ندهد. آيت الله بروجردي، مرجع بزرگ شيعيان در طول دهه 30، روحانيون پر شوري چون آيتالله خميني را از وارد شدن به مبارزه برحذر ميداشت. اما هنگامي كه دولت اسدالله علم در پائيز 1341 لايحه تشكيل انجمنهاي ايالتي و ولايتي را به تصويب رساند و در آن با حذف قيد مسلمان بودن براي انتخاب شوندگان، سوگند به قرآن را به «سوگند به كتاب آسماني» تغيير داد و به زنان نيز حق رأي عطا كرد، حوزه قم يكپارچه مخالفت كرد. در اين هنگام آيتالله بروجردي درگذشته بود. دولت پس از چند ماه كشمكش ناچار شد مصوبه خود را لغو كند.
شاه به فاصله كوتاهي اصول ششگانه انقلاب سفيد خود را اعلام كرد كه مطابق آن اصلاحات ارضي به اجرا در ميآمد، جنگلها ملي ميشد، دولت كارخانههاي دولتي را به بخش خصوصي ميفروخت، بخشي از سهام كارخانهها به كارگران واگذار ميشد، زنان حق رأيدادن پيدا ميكردند و سپاه دانش ايجاد ميشد. هنگامي كه دولت اعلام كرد اين اصول را در بهمن 1341به همهپرسي ميگذارد، آيتالله خميني رفراندوم را غيرقانوني خواند و آن را تحريم كرد. دو روز پس از صدور اعلاميه تحريم ايشان بود كه شاه، به تشويق علم و براي نمايش قدرت به قم رفت و در يك سخنراني جنجالي كساني را كه «مرتجعين سياه» ميخواند «مفتخور» ناميد. مأموران شهرباني و ساواك چند روز پس از سفر شاه، به مدرسه فيضيه قم هجوم بردند و دولت با نزديك شدن محرم هشدار داد كه مراسم عزاداري را محدود خواهد كرد.
بنابراين هنگامي كه آيتالله خميني عصر روز عاشورا در سخنراني خود به شاه و دولت علم حمله كرد و به آنها پاسخ داد، رويارويي رژيم با روحانيت كامل شد. او در سخنراني خود گفت: «ما مفتخوريم؟ مايي كه مرحوم حاج شيخ عبدالكريممان وقتي كه فوت ميشوند، آقازادهها... همان شب شام نداشتند. ما مفتخوريم؟ مايي كه مرحوم آقاي بروجرديمان وقتي كه از دنيا ميروند 600 هزار تومان قرض ميگذارند... اما آنها كه بانكهاي دنيا را پر كردهاند، كاخهاي عظيم را روي هم ساختهاند و باز رها نميكنند اين ملت را و باز دنبال اينند كه ساير منافع اين ملت را به جيب خودشان يا اسرائيل برسانند، اينها مفتخور نيستند؟!»
بازداشت
آيتالله خميني دو روز پس از ايراد اين سخنراني در قم بازداشت شد و به تهران انتقال يافت. قيام معروف 15 خرداد در واكنش به بازداشت ايشان اتفاق افتاد كه با توجه به آمادگي قبلي دولت براي مقابله با آن، با قاطعيت و خشونت سركوب شد. پس از سركوب اين قيام، دولت تعداد ديگري از روحانيون را نيز دستگير كرد. علما نسبت به اين بازداشتها اعتراض كردند. چندي بعد خبر آزادي آيتالله خميني و انتقال ايشان به همراه آيتالله قمي و آيتالله محلاتي به خانهاي در داووديه منتشر شد. تعداد زيادي از مردم تهران و شهرستانها به ديدار آنها شتافتند. روز بعد ساواك اطلاعيهاي صادر كرد كه در آن آمده بود: «چون بين مقامات انتظامي و حضرات آقايان خميني، قمي و محلاتي تفاهمي حاصل شد كه در امور سياسي مداخله نخواهند كرد و از اين تفاهم اطمينان كامل حاصل گرديده است كه آقايان بر خلاف مصالح و انتظامات كشور عملي انجام نخواهند داد، عليهذا آقايان به منزل خصوصي منتقل شدند.»
آيتالله مرعشي نجفي دو روز بعد نسبت به اطلاعيه ساواك واكنش نشان داد و ضمن انتقاد از رعايت نشدن احترام لازم نسبت به آيات و در نظر گرفته نشدن شأن ايشان، محتواي اطلاعيه را بياساس خواند. به زودي معلوم شد كه خانه داووديه در واقع زندان تازه آيتالله خميني و همراهان است و آنها در اين خانه تحت نظر قرار گرفتهاند.
آيت الله خميني خود هنگامي كه سرانجام در بهار 1343 آزاد شد و به قم بازگشت در مورد اطلاعيه ساواك گفت: «آمد يك نفر از اشخاصي كه ميل ندارم اسمش را بياورم، گفت آقا سياست عبارت است از دروغ گفتن، خدعه، فريب، نيرنگ، خلاصه پدرسوختگي است و آن را شما براي ما بگذاريد، چون موقع مقتضي نبود نخواستم با او بحث بكنم، گفتم ما از اول وارد اين سياست كه شما ميگوييد نبودهايم. امروز كه موقع مقتضي است ميگويم اسلام اين نيست، ولله اسلام تمامش سياست است... من از آن آخوندها نيستم كه در اينجا بنشينم و تسبيح دست بگيرم...»
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی