حزب توده ايران
اميد پارسانژاد
هفتم مهر سالروز تأسيس حزب توده ايران است. اين حزب حدود دو هفته پس از كنارهگيري رضاشاه از سلطنت، توسط گروهي از زندانيان سياسي سابق كه اعضاي گروه معروف 53 نفر بودند تشكيل شد و تا سالها يكي از تأثيرگذارترين گروههاي سياسي در عرصه سياست ايران بود. در جلسه هيأت مؤسس حزب توده ايران كه در منزل سليمان ميرزا اسكندري تشكيل شده بود، 27 عضو آزاد شده گروه 53 نفر، از جمله شيخ محمد يزدي، ايرج اسكندري، عباس اسكندري، رضا روستا، دكتر مرتضي يزدي، دكتر رضا رادمنش، عبدالحسين نوشين، دكتر محمد بهرامي، بزرگ علوي و علي اميرخيزي شركت داشتند. سليمان ميرزا اسكندري در همان نخستين جلسه به عنوان دبيركل حزب انتخاب شد. نخستين اهداف گروه، تأمين آزادي اعضاي 53 نفر كه هنوز زنداني بودند، تثبيت حزب توده به عنوان يك سازمان قانوني، انتشار يك روزنامه و تدوين برنامهاي بود كه بتواند علاوه بر ماركسيستها، دمكراتها و اصلاحطلبان غير ماركسيست راديكال را نيز جذب كند.
53نفر
گروهي كه در تاريخ ايران به 53 نفر مشهورند، حلقهاي از جوانان علاقهمند به سوسياليسم بودند كه گرد شخصيت دكتر تقي اراني و مجلهاي كه او به نام «دنيا» منتشر ميكرد جمع شدند و در سال 1316 توسط شهرباني رضاشاه به زندان افتادند. اراني كه در آلمان تحصيل كرده بود، پس از بازگشت به ايران به عنوان معلم مشغول به كار شد و به انتشار مطالب علمي و نظري در مجلهاي به نام دنيا پرداخت. او به سرعت توانست گروهي از جوانان علاقهمند را گرد خود جمع كند. اين گروه با وجود اينكه هنوز وارد فعاليت جدي سياسي نشده بود، در اثر ندانمكاري يكي از اعضا لو رفت و همه اعضاي آن دستگير و محاكمه شدند. دكتر اراني، رهبر گروه در زندان در گذشت ولي بازماندگان گروه پس از فروپاشي ديكتاتوري رضاشاه توانستند حزب توده ايران را تشكيل دهند.
حزب توده به سرعت به بخش بزرگي از اهداف اوليهاش دست يافت. هنوز سال 1320 به پايان نرسيده بود كه اعضاي باقيمانده 53 نفر آزاد شدند، حزب دو روزنامه منتشر كرد، پليس فعاليت حزب را به رسميت شناخت و برنامه موقت حزب انتشار يافت. حزب توده با وجود گرايش همه رهبران و مؤسسانش نميتوانست از عنوان كمونيسم استفاده كند، زيرا قانون اساسي كشور داشتن «مرام اشتراكي» را ممنوع كرده بود.
ايرج اسكندري، عضو برجسته هيأت مؤسس، در نخستين كنگره حزب كه يك سال پس از تأسيس برگزار ميشد در مورد هدف دراز مدت حزب گفت: «هدف حزب توده متحد كردن تودهها كارگران، دهقانان، تجار، صنعتگران و روشنفكران مترقي است. البته اين طبقات از نظر اقتصادي تفاوت دارند. مثلاً در حالي كه كارگران چيزي غير از نيروي كار خود ندارند، صنعتگران كنترل ابزار توليدشان را در دست دارند و دهقانان هم قطعه زميني دارند و يا در آرزوي به دست آوردن آن هستند. ولي در ايران معاصر، اين اختلاف تحتالشعاع مبارزه مشترك عليه امپرياليسم، زمينداران غايب، سرمايهداران استثمارگر و صاحبان چپاولگر صنايع قرار گرفته است. وظيفه ما متحد كردن طبقات استثمار شده و ايجاد حزبي متشكل از تودههاست.» (نقل شده در «ايران بين دو انقلاب» يرواند آبراهاميان)
كوران حوادث
حزب توده به رغم موفقيتهايي كه به ويژه در سالهاي اول در گسترش به نقاط مختلف كشور داشت، هرگز به اهداف بلندپروازانهاش نرسيد. اين حزب در دو سال نخست فعاليت، سازمان خود را در مناطق شمال كشور (كه تحت اشغال ارتش اتحاد شوروي بود) گسترش داد. سپس به عضوگيري در جنوب كشور (به ويژه ميان كارگران صنعت نفت) پرداخت. تشكيل دولت خودمختار آذربايجان توسط پيشهوري و آغاز غائله آذربايجان، حزب توده را در شرايط انتخاب دشوار قرار داد. قوام، نخستوزير وقت ابتدا به حزب نزديك شد و حتي اعضاي آن را در كابينه خود به كار گرفت، اما بعد با تشكيل حزب دمكرات به رقابت با نفوذ حزب توده پرداخت و در جريان پايان دادن به غائله آذربايجان، بخش بزرگي از شاخههاي حزب را در سراسر كشور سركوب كرد.
از سوي ديگر حمايت حزب توده از خودمختاري آذربايجان به وجهه اين حزب در ميان مردم آسيب رساند و باعث بروز اختلافاتي در داخل حزب شد. گروهي از جناح اصلاحطلب حزب كه به سياستها، شيوه رهبري و نوع رابطه حزب با سفارت شوروي انتقاد داشت سرانجام در آذر 1326 ناچار به انشعاب شد.
در سال 1327 و پس از يك سوءقصد ناموفق عليه شاه، حزب توده رسماً غيرقانوني اعلام شد و رهبران آن يا گريختند و يا دستگير شدند. دو سال بعد و همزمان با اوجگيري نهضت ملي، حزب توده نيز بار ديگر به تجديد سازمان پرداخت و فعاليت خود را از سر گرفت. در مورد موضعگيريهاي حزب توده در جريان نهضت ملي انتقادات فراواني مطرح شده است. گروهي از رهبران حزب توده، اقدامات خود را در اين دوره سرنوشتساز موجه دانستهاند، هر چند چند سال بعد از كودتاي 28 مرداد 1332، رهبري حزب رسماً به اشتباه خود در جريان نهضت ملي اعتراف كرد.
در سالهاي پس از كودتا روند فعاليتهاي حزب توده كاملاً رو به افول گذاشت و در دورهاي به فعاليتهاي بسيار محدود در خارج از كشور خلاصه شد. ساواك با موفقيت فعاليتهاي حزب را سركوب كرد، پايگاه مردمي حزب در اثر دگرگونيهاي اجتماعي و اقتصادي از ميان رفت و رهبران سالخورده آن به تدريج از دور خارج شدند. علاوه بر اين انشعابهاي متعدد موقعيت حزب را تضعيف كرد. اين وضعيت تا آستانه انقلاب ادامه يافت تا اينكه در شرايط بحراني سال 1357، فعاليتهاي حزب توده در ايران دوباره آغاز شد.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی