یکشنبه، مهر ۱۲، ۱۳۸۳

گشايش مجلس نخست
اميد پارسانژاد
«منت خداي را كه آنچه سال‌ها در نظر داشتيم امروز به عون‌الله تعالي از قوه به فعل آمد و به انجام آن مقصود مهم به عنايات الهيه موفق شديم. زهي روز مبارك و ميمون كه روز افتتاح مجلس شوراي ملي است.» (آغاز نطق مظفرالدين شاه در مراسم گشايش مجلس شوراي ملي، نقل شده در «تاريخ بيداري ايرانيان» ناظم‌الاسلام كرماني)
نخستين دوره مجلس شوراي ملي روز 14 مهر 1285 توسط مظفرالدين شاه افتتاح شد. در اين تاريخ دو ماه از صدور فرمان مشروطيت مي‌گذشت و مجلس موقتي براي تدوين نظامنامه انتخابات تشكيل شده بود. مطابق نظامنامه‌اي كه مجلس موقت نوشت و به تأييد شاه رساند، مردم به شش گروه تقسيم شده مي‌شدند (شاهزادگان و قاجاريه، علماء و طلاب، اعيان، تجار، زمين‌داران و كشاورزان، اصناف) و هر گروه سهميه‌اي از نمايندگان مجلس داشتند. كار انتخابات به سرعت انجام شده بود و تعداد زيادي از نمايندگان آماده تشكيل مجلس بودند.
عيد
تاريخ برگزاري مراسم گشايش مجلس شوراي ملي با روز يكشنبه 18 شعبان 1324 مطابق بوده است. ناظم الاسلام در مورد انتخاب اين تاريخ نوشته است: «ميل مبارك اعليحضرت اين بود كه در روز عيد مولود امام زمان يعني در پانزدهم شعبان مجلس منعقد گردد. ليكن صدراعظم (ميرزا نصرالله خان مشيرالدوله) و ارباب حل و عقد مملكت به عرض رسانيدند كه شأن و شرافت روز افتتاح مجلس كمتر از اعياد نيست. البته در هر سال روز افتتاح مجلس را جشن خواهند گرفت. هرگاه افتتاح در پانزدهم شعبان باشد، اين دو جشن بزرگ مشترك بوده جشن افتتاح داخل در جشن عيد مولود و شايد مضمحل گردد. از اين جهت شاه قبول فرمود و در هيجدهم شعبان افتتاح رسمي مجلس [انجام شد] و مجلس شوراي ملي تشكيل يافت.»
در مراسم گشايش مجلس، علاوه بر نمايندگاه منتخب، تعداد زيادي از علماء و مجتهدان، وزراء، شاهزادگان،‌ درباريان و نمايندگان سياسي كشورهاي ديگر حضور داشتند. مظفرالدين شاه در نطق افتتاحيه خود كه (توسط نظام‌الملك قرائت شد) مجلس را مظهر افكار عامه، نگهبان عدالت و متصل كننده رشته امور مملكتي ناميد و اظهار اميدواري كرد كه با گشايش آن اتحاد دولت و ملت تقويت شود. او سپس خطاب به نمايندگان گفت: «تا امروز نتيجه اعمال هر كدام از شما فقط عايد به خودتان بود و بس؛ ولي از امروز شامل حال هزاران نفوس است كه شما را انتخاب كرده‌اند و منتظرند كه شماها با خلوص نيت و پاكي عقيدت به دولت و ملت خود خدمت نمائيد... دست خدا همراه شما، برويد مسئوليتي را كه بر عهده گرفته‌ايد با صداقت و درستي انجام دهيد.»
گروهي از صاحبنظران، از جمله دكتر باقر عاقلي (مؤلف كتاب «روزشمار تاريخ ايران، از مشروطه تا انقلاب اسلامي») همين نطق مظفرالدين شاه را مؤيد اين نكته دانسته‌اند كه صدور فرمان مشروطه ميل باطني او بوده است. مظفرالدين شاه حدود ده روز پيش از افتتاح مجلس، هنگامي كه شاهزادگان و قاجاريه را نزد خود خوانده بود و آنها را به شركت در انتخابات تشويق مي‌كرد، در مورد نيات خود چنين گفته بود: «زماني كه وليعهد اين دولت بودم از ظلم و جور حكام و مأمورين ديوان نسبت به رعايا و هرج و مرج امور داخله و خارجه مملكت همواره در فكر و انديشه بودم تا راهي براي رفع اين خرابي‌ها به دست آورده و موقع اجرا گذارم... زمام امور مملكت [كه] به دست ما افتاد... كراراً مقاصد خودمان را به امين‌السلطان (صدراعظم) فرموديم... معلوم شد باطناً با مقاصد ما همراهي ندارد. از آنجايي كه مي‌دانستيم ميرزا علي خان امين الدوله همواره با خيالات مكنونه ما همراهي داشته و دارد، صدارت را به او تفويض كرديم و از نيات مقدسه خودمان او را كاملاً مسبوق و مستحضر نموديم... پس همه بدانيد كه ما با صرافت طبع اين آزادي و مجلس شوراي ملي را به ملت شاه‌پرست خود عنايت فرموديم... هر كس ضديت با اين مجلس نمايد به شخص ما ضديت كرده است...»
توپ و موزيك
به روز افتتاح مجلس باز گرديم. به نوشته ناظم‌الاسلام پس از پايان قرائت خطابه شاه «موزيك نظام به ترنم عيش و سرور و تبريك مترنم آمد. تا كنون در ايران چنين سلامي ديده نشده بود كه با حضور هفده نفر مجتهد مسلم لازم الاتباع زهاد عباد، صداي موزيك بلند شود. چون تعظيم به شعائر الله را باعث بود لذا آقايان در مقام منع بر نيامده بلكه موزيك شرعي را مستمع آمدند.»
پس از آن نيز «از ميدان توپخانه يكصد و ده توپ شليك گرديد... سفيران و كنسول‌ها و ديگران پراكنده شدند و نمايندگان به مدرسه نظام (همان جايگاه مجلس چندگاهه) بازگشتند و پس از كمي گفتگو، چون شب فرا رسيده بود پراكنده گرديدند. آن شب در تهران و ديگر شهرها به نام گشايش پارلمان ايران چراغاني كردند و در همه جا آگاهي از اين گشايش پراكنده گرديد.» («تاريخ مشروطه» احمد كسروي)
دوره اول مجلس در واقع نقش مجلس مؤسسان را داشت. متمم قانون اساسي كه موضوعات اصلي آن را در بر مي‌گرفت به وسيله هيأتي از منتخبان همين مجلس تدوين شد و از قضا اختلافات فراواني را باعث شد. مشكل ديرينه جدايي ملت و دولت (بر خلاف آرزوي مظفرالدين شاه) در ايران با گشايش مجلس حل نشد، بلكه بر شدت آن نيز افزوده شد. اما به راه افتادن مجلس، به هر حال بخشي مهم از مسيري بود كه ملت ايران مي‌بايست بپيمايد.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی