یکشنبه، دی ۲۰، ۱۳۸۳

برنامه انقلاب در گام آخر

آيت‌الله خميني، رهبر انقلاب اسلامي ايران، روز 22 دي‌ماه 1357 در پيامي از نوفل‌لوشاتو به ملّت ايران، تشكيل شوراي انقلاب را اعلام كرد و نسبت به احتمال وقوع كودتاي نظامي در ايران هشدار داد. اين در شرايطي بود كه تنها يك روز از معرفي دولت شاهپور بختيار به مجلس شوراي ملّي مي‌گذشت، اعتصاب سراسري ادامه داشت، بازارهاي بزرگ كشور تعطيل بود، زندانيان سياسي به تدريج آزاد مي‌شدند و شاه خود را براي ترك كشور آماده مي‌كرد.
دكتر ابراهيم يزدي كه در آن هنگام در نوفل‌لوشاتو در جمع نزديك‌ترين مشاوران رهبر انقلاب حضور داشت، شرايط آن روز را كه به انتشار پيام تشكيل شوراي انقلاب انجاميد چنين توصيف كرده است: «با انتصاب بختيار از جانب شاه و [اعلام] خروج قريب‌الوقوع شاه از ايران و تبليغات گسترده منابع غربي در حمايت از بختيار و فعاليت‌هاي پشت پرده براي تشكيل شوراي سلطنت و ابهامات و سئوالاتي كه در مورد چگونگي انتقال قدرت در برخي اذهان به وجود آمده بود، لازم ديده شد كه هم از جهت تضعيف روحيه دشمن و تقويت روحيه ملّت و هم [در] پاسخ به سئوالات بسياري كه مرتّب درباره‌ي برنامه سياسي امام و چگونگي انتقال قانوني قدرت مطرح مي‌شد و همچنين در برابر پيشنهاداتي كه عنوان مي‌گرديد، برنامه سياسي امام مطرح و اعلام شود». («آخرين تلاش‌ها در آخرين روزها» ابراهيم يزدي)
شوراي انقلاب
در پيام 22 دي آيت‌الله خميني تصريح شده بود: «به موجب حق شرعي و بر اساس رأي اعتماد اكثريت قاطع مردم ايران كه نسبت به اينجانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامي ملت، شورايي به نام شوراي انقلاب اسلامي مركب از افراد با صلاحيت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق، موقتاً تعيين شده و شروع به كار خواهند كرد. اعضاي اين شورا در اولين فرصت مناسب معرفي خواهند شد. اين شورا موظف به انجام امور معين و مشخصي شده است، از جمله مأموريت دارد تا شرايط تأسيس دولت انتقالي را مورد بررسي و مطالعه قرار داده و مقدمات اوليه آن را فراهم سازد.»
وظايفي كه براي اين دولت انتقالي بر شمرده شد، عبارت بود از: تشكيل مجلس مؤسسان براي تصويب قانون اساسي جديد، انجام انتخابات و انتقال قدرت به منتخبين مردم. در پيام آيت‌الله خميني تأكيد شده بود: «دولت كنوني (بختيار) كه منصوب شاه مخلوع و مجلسين غيرقانوني مي‌باشد، هرگز مورد قبول مردم نخواهد بود. همكاري با اين دولتِ غاصب به هر شكل و به هر نحوي شرعاً حرام و قانوناً جرم است... خواست ملت مظلوم ايران تنها رفتن شاه و برچيده شدن بساط نظام سلطنتي نيست، بلكه مبارزه ملّت ايران تا استقرار جمهوري اسلامي كه متضمن آزادي ملّت و استقلال كشور و تأمين عدالت اجتماعي باشد ادامه خواهد داشت.»
خطر كودتا
از سوي ديگر شاه نيز خود را براي خروج از كشور و سپردن زمام امور كشور به دولت بختيار آماده مي‌كرد. براي اين كار لازم بود مطابق قانون اساسي مشروطه، شوراي سلطنت ايجاد شود تا وظايف پادشاه را در غياب او به عهده بگيرد. بنابراين شاه روز 23 دي 1357 اعضاي شوراي سلطنت را تعيين كرد. بختيار (نخست‌وزير)، محمد سجادي (رئيس سنا)، جواد سعيد (رئيس مجلس)، عليقلي اردلان (وزير دربار)، ارتشبد قره‌باغي (رئيس ستاد ارتش)، سيد جلال‌الدين تهراني، عبدالله انتظام، محمدعلي وارسته و عبدالحسين علي‌آبادي اعضاي اين شورا بودند.
نگراني اصلي انقلابيون در اين مقطع، واكنش احتمالي ارتش نسبت به خروج شاه از كشور بود. بعدها مشخص شد كه اين نگراني بي‌جهت نبوده است و جناح‌هايي از ارتش شاهنشاهي به فكر انجام يك كودتاي نظامي افتاده بودند. بختيار نيز مي‌كوشيد به طور غير مستقيم خطر اقدامات ارتش را يادآوري كند و از آن براي چانه‌زني با انقلابيون و به دست آوردن فرصت بهره گيرد. مثلاً او در واكنش به مطرح شدن بحث بازگشت آيت‌الله خميني و تشكيل دولت انتقالي و اعلام جمهوري گفت: «در آن صورت من دو راه در پيش دارم. يا بايد بمانم و خود را دولت قانوني بدانم كه در اين صورت خونريزي روي خواهد داد، يا از كار كناره‌گيري كنم و به ارتش بگويم كه ديگر جايي براي من نيست و شما از تعهّدي كه به دولت من داشته‌ايد آزاديد» كه اين به معني باز گذاشتن دست نظاميان براي كودتا بود.
همين نگراني‌ها باعث شد كه آيت‌الله خميني در پيام روز 22 دي‌ماه خود هشدار دهد: «احتمال اين هست كه شاه خائن كه در حال رفتن است، دست به يك جنايت بزرگ‌تري بزند و آن يك كودتاي نظامي است كه كراراً تذّكر داده‌ام كه اين آخرين ضربه اوست و لكن ملت دلير مي‌داند كه در ارتش به جز تني چند سرسپرده و خونخوار كه از قرار مذكور در پست‌هاي مهم مستقر شده‌اند و به من نيز معرفي كرده‌اند، جناح‌هاي شريف ارتش به اين سرسپردگان اجازه نخواهند داد تا دست به چنين جنايتي كه مخالف با مليّت و مذهب آنان است بزند. من بر حسب وظيفه الهي و ملّي خود به ارتش ايران هشدار مي‌دهم و از صاحب‌منصبان و درجه‌داران مي‌خواهم كه در صورتي كه چنين توطئه‌اي در كار باشد شديداً از آن جلوگيري كنند... بر ملّت شجاع ايران است كه خود را در مقابل چنين توطئه‌اي به هر وسيله ممكن مجهز كنند... ملّت ايران موظف است به درجه‌داران و افسران و صاحب‌منصبان شريف احترام بگذارند... ارتش از ملّت است و ملّت از ارتش، با رفتن شاه خائن خللي بر آن وارد نخواهد آمد.»
بعضي رهبران انقلابيون در تهران نيز كوشش‌هايي براي برقراري تماس با سران ارتش و يافتن راه‌حلي مسالمت‌آميز براي بحران را آغاز كرده بودند. انقلاب براي برداشتن آخرين گام آماده مي‌شد.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی