یکشنبه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۴

روايت راسكولنيكوف

چنانكه ديروز خوانديد، كشتي‌هاي جنگي بلشويك‌ها روز 26 ارديبهشت 1299 بندر انزلي و غازيان را به گلوله بستند و نيروهاي آنها در روزهاي بعد تا رشت پيشروي كردند. تشكيل جمهوري انقلابي گيلان به رياست ميرزا كوچك خان جنگلي از جمله پيامدهاي اين اقدام بود. مطلب امروز را به نقل بخش‌هايي از مقاله‌اي اختصاص مي‌دهيم كه در شماره 23 اكتبر 1920 مجله «soviet russia» (ارگان رسمي دولت شورايي روسيه) منتشر شده و ماجرا را از نگاه مهاجمان بررسي كرده است. اين مقاله «در باره ايران و درياي خزر» نام دارد و به نقل اطلاعاتي مي‌پردازد كه از مصاحبه روزنامه پراودا با «رفيق راسكولنيكوف» به دست آمده است. راسكولنيكف فرماندهي ناوگاني را به عهده داشت كه انزلي را متصرف شد. او در مصاحبه مورد اشاره ابتدا شرح مي‌دهد كه چگونه «ناوگان سفيد»، متعلق به قواي ضد بلشويك، را در خزر شكست داده و تا انزلي عقب رانده است:
«هنگامي كه ناوگان سفيد وارد انزلي شد، فرماندهي نظامي بريتانيا خدمه ناوگان را بازداشت كرده، بر اين اعتقاد بودند كه اگر كشتي‌هاي ناوگان سفيد را تحت‌الحمايه بريتانيا قرار دهند، ناوگان سرخ (متعلق به بلشويك‌ها) آنها را مورد حمله قرار نخواهد داد. در اين مرحله انگليسي‌ها با جديت تمام در تدارك آن برآمدند كه انزلي را به پايگاه حاكميت خود بر درياي خزر تبديل كنند. آنها براي تأمين خدمه ناوهاي ما در انزلي، ناوي‌ها و افسران خود را از طريق بين‌النهرين و ايران فراخواندند. آنها همزمان در انزلي استحكاماتي بنا كردند و قابليت دفاعي آنجا را افزايش دادند. آنها بر اين اميد بودند كه با تحكيم مواضع دفاعي خود، انزلي را به مهمترين پايگاه خط اول براي جلوگيري از نفوذ ما به ايران، بين‌النهرين و (از همه مهمتر براي آنها) هند تبديل كنند...
پس از اعلان جمهوري [شورايي] در آذربايجان، من با علم به آن كه روسيه شوروي و جمهوري آذربايجان نمي‌توانند مطمئن باشند كه انگليسي‌ها حمله جديدي را از طرف انزلي به باكو صورت نمي‌دهند، تصميم گرفتم انزلي را متصرف شده و تمام كشتي‌هاي ناوگان سفيد را از آنجا منتقل سازم. به اين وسيله مي‌خواستم انگليسي‌ها را از پايگاه اصلي‌شان در درياي خزر محروم كنم.»
تهاجم به انزلي
راسكولنيكف سپس به شرح ماجراي تهاجم به بندر انزلي مي‌پردازد: «در سحرگاه 18 ماه مه (مطابق 28 ارديبهشت، روايت راسكولنيكف از نظر تاريخ با روايت‌هاي ديگر دو روز اختلاف دارد) ناوگان ما به انزلي نزديك شد و آتش گشود. البته شهر انزلي تحت بمباران قرار نگرفت، بلكه غازيان كه مقر تمامي افسران و نيروهاي نظامي بريتانيا بود بمباران شد. همزمان با بمباران انزلي، ناوچه اژدرافكن ما در حوالي رشت نيز نمايشي داد و انگليسي‌ها فوراً سواره‌نظام خود را به آنجا فرستادند. ما در شرق انزلي، در نقطه‌اي در حدود چهارده ورستي شهر نيرويي پياده كرديم كه دست انگليسي‌ها را از جاده رشت كوتاه كرد. در آغاز انگليسي‌ها در مقام مقابله برآمدند و دو واحد از تيراندازان زبده خود را بر ضد ما اعزام كردند. ولي پس از شليك چند گلوله ناوگان ما، آرايش نيروهاي انگليسي به هم ريخت و عقب‌نشيني كردند. انگليسي‌ها كه وضع را دشوار يافتند، كساني را فرستادند و خواستار ترك مخاصمه شدند. به فرستادگان انگليسي گفتم كه با توجه به وجود ذخاير نظامي و كشتي‌هايي كه به روسيه تعلق دارند در بندر انزلي، آنها بايد فوراً انزلي را تسليم كنند. در مورد سرنوشت بعدي انزلي نيز به آنها گفتم كه اين موضوع را مي‌توان از طريق مذاكرات ديپلماتيك ميان روسيه و بريتانيا حل كرد.
اتمام حجت من به ژنرال چمپين (فرمانده نيروهاي انگليسي در شمال ايران) گزارش شد و او با خاطرنشان ساختن اين نكته كه نمي‌تواند در مدتي چنين كوتاه از دولت ايران (كه مدعي بود حافظ منافع آن است) پاسخي دريافت كند، تقاضا كرد مهلت اتمام حجت دو ساعت تمديد شود. بعد حاكم انزلي به كشتي من آمد و اعلان داشت آمده است به نام ايران به ناوگان سرخ روسيه درود گويد. وي موافقت كرد كه انزلي را تخليه كند. از آنجا كه انگليسي‌ها نمي‌توانستند تا پيش از شب پاسخي از تهران دريافت كنند، به ژنرال چمپين پيشنهاد كردم در صورت تحويل تمامي وسايلي كه از ناوگان دنيكين (ناوگان سفيد) ضبط كرده... اجازه خواهم داد نيروهاي انگليسي شهر را تخليه كنند. او پذيرفت و قول داد تجهيزات را سالم تحويل دهد... به نيروهاي انگليسي اجازه دادم انزلي را ترك گويند، البته به شرطي كه روس‌هاي سفيد را همراه خود نبرند. هنگامي كه نيروهاي انگليسي شهر را ترك گفتند دقت كرديم از افسران دنيكين در ميان آنها نباشد. پيش از آنكه انگليسي‌ها انزلي را تخليه كنند، نيروهاي پياده كرديم كه شهر را تصرف كردند. تمام خيابان‌ها و ميادين مملو از مردم بود. بيرق‌هاي سرخ تمام شهر را فرا گرفته بود. از لحظه ورود اعلام كرديم كه قصد مداخله در امور داخلي ايران را نداريم...
كوچك‌خان
پس از تصرف انزلي با كوچك‌خان وارد مذاكره شديم و از او خواستيم كه به سوي رشت پيشروي كند. هنگامي كه انگليسي‌ها از اين موضوع اطلاع يافتند رشت را به سرعت تخليه كرده به سوي بغداد عقب نشستند (اشتباه است، قواي انگليسي تا منجيل عقب‌نشيني كردند)...»
نقل قول از راسكولنيكف در اينجاي مقاله تمام مي‌شود و ادامه آن نظر نويسنده (e.v.) است: «كوچك‌خان يك ايده‌آليست انقلابي است. وي تا زماني كه دولت بورژواي ايران را بركنار و اراضي را به تهيدستان واگذار كند، با طبقات ثروتمند همكاري خواهد كرد... رفيق راسكولنيكف بر اين باور است كه مبارزه كوچك‌خان براي رهايي ايران از يوغ بريتانيا موفق خواهد بود زيرا دولت ايران از هيچ‌گونه قدرت واقعي در كشور برخوردار نيست. قواي قزاق و ژاندارم ايران... با كوچك‌خان همدل بوده و بر ضد انگليس هستند. انگليسي‌ها كه مي‌دانند مردم ايران از آنها نفرت دارند و از امكان بروز شورش در هند و بين‌النهرين هراسان مي‌باشند، جرأت ندارند براي كمك به دولت ايران اقدام كنند... رفيق راسكولنيكف در پايان افزود: «هنگامي كه انزلي را ترك مي‌كردم، كوچك‌خان از من خواست احترامات صميمانه او را به رفيق لنين ابلاغ كرده و به او بگويم در مقام شاگردش عمل خواهد كرد و اتحاد ايران انقلابي و روسيه شوروي هرگز گسسته نخواهد شد.»» («برگ‌هاي جنگل» به كوشش ايرج افشار. مقاله را كاوه بيات ترجمه كرده است كه با اندكي تلخيص نقل شد)

1 نظر:

در ۹:۴۸ بعدازظهر, Anonymous ناشناس گفت...

یک نکته برای من عجیب به نظر میرسه. روسیه انزلی رو تصرف کرده , میرزا کوچک خان رو برای تصرف رشت فرستاده بعد اعلام مکینه قصد دخالت در امور داخلی ایران را نداره.

 

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی