دوشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۴

سفر دراز سفير

«تصميم دولت بريتانيا مبني بر به كار گماردن گور اوزلي به جاي هارفورد جونز در دربار قاجار تنها در حكم تحقير كمپاني هند شرقي نبود، بلكه نشانه آن نيز بود كه اكنون كه فتحعلي‌شاه، دومين پادشاه قاجار قدرت سياسي را در دست خود متمركز ساخته است، دولت بريتانيا لزوم نمايندگي دائم ديپلماتيك در تهران را درك كرده است. بر خلاف جونز كه فقط داراي عنوان «فرستاده» به دربار ايران بود، به اوزلي عنوان «سفير فوق‌العاده و تام‌الاختيار» داده شد و اين نشانه روشني بود از اينكه بريتانيا اهميت بيشتري براي آن سمت قائل شده است. وزارت خارجه بريتانيا در دستورالعملي كه به اوزلي داد چنين ذكر كرد كه او، گرچه «بايد نهايت هوشياري و توجه دائم را نسبت به منافع كمپاني هند شرقي مبذول دارد»، اما در واقع بايد فقط از دستورهاي وزارت خارجه تبعيت كند. به [فتحعلي]شاه نيز اطمينان داده شد كه سفير مستقيماً در برابر پادشاه بريتانيا مسئول خواهد بود و فرمانداركل هندوستان «هيچ‌گونه اختياري براي مداخله در كار اين نمايندگي سلطنتي نخواهد داشت».» («انگليسي‌ها در ميان ايرانيان»، دنيس رايت، ترجمه لطفعلي خنجي)
بنابراين بايد انتصاب اوزلي و سفر او به ايران را از چند جهت نقطه‌عطفي در روابط ايران و بريتانيا دانست. اوزلي در واقع نخستين سفير انگلستان مقيم در ايران بود. انتصاب او در عين حال به معناي پايان دادن به ابتكارعمل حكومت انگليسي هندوستان در تنظيم روابط با ايران بود.
دشواري
سر گور اوزلي به همراه همسرش ليدي اوزلي و دختر خردسالش روز 18 ژوئيه 1810م. (16 جمادي‌الثاني 1225ه.ق. – 27 تير 1189ه.ش.) بندر «اسپيدهد» را به مقصد ايران ترك كردند. ساير همراهان اوزلي در كشتي «لاين» عبارت بودند از برادرش ويليام «كه مانند خود سفير به پژوهش درباره ادبيات و تاريخ ايران علاقه داشت و در اين مأموريت سمت منشي خصوصي او را عهده‌دار بود»، جيمز موريه (دبير سفارت)، رابرت گوردن (وابسته سفارت)، دو منشي، پنج خدمتكار و «يك رأس گاو» جهت تأمين شير. ميرزا ابوالحسن‌خان شيرازي، فرستاده فتحعلي‌شاه به لندن نيز در همين كشتي به كشورش باز مي‌گشت. كشتي ديگري كه «لاين» را همراهي مي‌كرد، «چيچستر» نام داشت كه دو افسر انگليسي و چند درجه‌دار و سرباز كه قرار بود به آموزش قشون ايران بپردازند در آن سفر مي‌كردند. چيچستر علاوه بر اين «محموله‌اي از تفنگ و مهمات براي ايران و چند هديه حجيم براي شاه و ساير شخصيت‌هاي ايراني» را به همراه اثاثيه لازم براي اقامتگاه سفير حمل مي‌كرد.
سفر اوزلي و همراهانش از مسير آمريكاي جنوبي برنامه‌ريزي شده بود (احتمالاً براي كاهش خطر روبه‌رو شدن با كشتي‌هاي فرانسوي). بنابراين آنها در مادئيرا، ريودوژانيرو، سيلان، كوشن و بمبئي توقف كردند و سرانجام روز اول مارس 1811م. (5 صفر 1226ه.ق. – 10 اسفند 1189 ه.ش.) به بوشهر وارد شدند. اين سفر تا اينجا حدود هشت ماه طول كشيده بود و احتمالاً كسي نمي‌دانست كه يك سفر هشت ماهه زميني هم پيش روست. «يك علت اين كندي حركت آن بود كه هنگامي كه مسافران به بندر بوشهر رسيدند، مدت زيادي از آغاز حاملگي همسر اوزلي گذشته بود. تخت‌روان سرپوشيده همسر اوزلي را عده‌اي از باربران هندي كه به اين منظور از بمبئي آورده شده بودند به نوبت حمل مي‌كردند ولي با اين حال اين خانم قاعدتاً بايد از سفر طولاني خود به شيراز، آن هم در يكي از ناهموارترين راه‌هاي مالرو و بعضي از پر پرتگاه‌ترين گردنه‌هاي كوهستاني ايران، رنج فراوان برده باشد. دو كلفتي كه با او همراه بودند، با وضعي ناراحت‌تر از او سفر مي‌كردند، يعني بر كرسي‌هايي كه از دو پهلوي قاطر آويخته مي‌شد و كجاوه نام داشت مي‌نشستند. بنابراين طبيعي بود كه اوزلي همسرش را براي استراحت و وضع‌حمل در شيراز نگاه دارد... در اصفهان نيز سه ماه تأخير پيش آمد و علت آن تا حدودي آن بود كه بيماري شديدي گريبانگير تقريباً همه همراهان سفير شد. كالسكه‌چي انگليسي سفير به همان بيماري در اصفهان درگذشت».
«بهانه»
آنچه گفته شد، روايت سر دنيس رايت از ماجراي سفر طولاني اوزلي به تهران و دلايل كندي سفر او بود. اما اين تنها روايت نيست. غلامحسين زرگري‌نژاد در حاشيه «مآثر سلطانيه» با اشاره به اين سفر و تأخير طولاني ورود سفير انگليس به دربار ايران مي‌نويسد: «حقيقت اين است كه در شرايط بروز اختلاف ميان روسيه و فرانسه و ابهام موجود در دسته‌بندي‌هاي بين‌المللي، مقامات لندن نيز نياز مبرمي به وقت‌كشي داشتند تا پس از روشن شدن روند وضعيت اروپا و روابط خود با روسيه و فرانسه، تصميم روشني درباره روابط خود با ايران اتخاذ كنند... [ميرزا ابوالحسن] و سر گور اوزلي پس از ترك لندن به سوي ايران، هشت ماه روي آب‌هاي اقيانوس‌ها سرگردان شدند. بهانه اين سرگرداني در درياها، آن هم براي ملوانان و كشتي‌هايي كه كشورشان در دريانوردي و تسلط بر درياها شهره بود، جاي تأمل بسيار جدي‌تر دارد... آنها در 5 صفر 1226ه.ق. وارد بوشهر شدند و آنگاه بي‌آنكه شتابي براي رساندن خود به تهران نشان دهند، از بوشهر روانه شيراز گشتند. از نظر اعضاي هيأت، فارس سرزميني بود قابل مطالعه و مشاهده بنابراين آقاي ويليام اوزلي، برادر سفير جديد و چند تن از اعضاي سفارت در شهرهاي اطراف شيراز به تفحص و بررسي آثار باستاني پرداختند. در همين زمان همسر سفير نيز درد زايمان گرفت و براي اوزلي دختري به دنيا آورد. همين امور بهانه‌هاي ديگري بودند براي كند شدن آهنگ عزيمت سر گور اوزلي به سوي تهران».
(ادامه دارد)

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی