قتل مجتهد
(براي شرق)
خرداد ماه سال 1296، اوج فعاليت «كميته مجازات» بود كه به قتل ميرزا محسن مجتهد، روحاني سرشناس شهر در روز هفدهم منتهي شد. قتل مجتهد، هراس از كميته مجازات را دو چندان كرد، اما ميخ آخر را نيز بر تابوت كميته كوبيد.
ابراهيم منشيزاده، اسدالله خان ابولفتحزاده و مشكوه الممالك، كميته مجازات را اواسط شهريور ماه 1295 تشكيل داده بودند. آنها در فضاي آشفته و پر هرج و مرج پس از مشروطه، هدف خود را «از بين بردن خائنين» در نظر گرفتند. ابولفتحزاده و منشيزاده هر دو براي مشروطه جنگيده بودند، هر دو مدتي به قزاقخانه رفتند، در طول جنگ جهاني اول در نبردهاي غرب كشور حضور داشتند و سپس در تهران به استخدام گمرك در آمده بودند. آشنايي آنها با اوضاع ماليه كشور و سوء استفادههايي كه در آن ميشد، باعث شد نخستين هدف كميته مجازات، ميرزا اسماعيل خان شيرازي (معروف به بانكي) باشد.
او رئيس انبار گندم بود و گفته ميشد در شرايطي كه مردم از كمبود نان رنج ميبرند، از طريق فروش غيرقانوني گندم، ثروتي به هم زده است. بحران نان به گونهاي بود كه وثوقالدوله، رئيسالوزراي وقت تعدادي از رجال را كه به اخلال در امر نان متهم بودند دستگير كرد. اين هنگامي بود كه تنها چند روز از تشكيل مخفيانه كميته مجازات ميگذشت. كريم دواتگر، تفنگچي ماجراجويي كه پيشتر يك بار به جان شيخ فضل الله نوري سوءقصدي ناموفق كرده و بخشيده شده بود، از سوي كميته مجازات مأمور قتل رئيس انبار گندم شد. كريم، هنگامي كه ميرزا اسماعيل خان از انبار گندم باز ميگشت، او را با گلوله از پا در آورد. نخستين بيانيه كميته مجازات در مورد قتل ميرزا اسماعيل خان منتشر شد. بر صدر اين بيانيه نشان كميته، طپانچه و گلوله، نقش بسته بود.
صاعقه
ميرزا حسين عمادالكتاب، عضو ديگر كميته كه خط خوشي داشت، در نخستين بيانيه كميته نوشت: «گلولههاي انتقام ما چون صاعقه بر سر كليه خائنان و وطنفروشان كه به قيمت فقر و فاقه مردم ثروت جمع كردهاند، خواهد باريد. اسماعيل خان اولي بود، بيدار باشيد كه به زودي خائنان ديگري به تير غضب كميته مجازات دچار ميشوند...»
پس از اين ترور، تا چندي خبري از كميته مجازات نبود. دموكراتها و راديكالهايي چون حيدر عمواوقلي، از مشي كميته جانبداري ميكردند. ميرزا علي اكبر ارداقي، حاج زمان خان كردستاني، حسين للِه، احسان الله خان، كمال الوزاره و عدهاي ديگر به عضويت كميته در آمدند. پيدا بود كه اين شيوه عضوگيري با ملازمات كار مخفي سازگار نيست. به ويژه حضور افراد ماجراجويي چون كريم دواتگر، كار مخفيانه كميته را با مشكل روبرو ميكرد. گذشته از اين، گفته ميشد كه كريم با سوء استفاده از عضويتش در كميته مجازات، به اخاذي از رجالي ميپردازد كه نگران سوءقصد كميته عليه خود هستند. بنابراين كميته تصميم گرفت كريم دواتگر را از سر راه بردارد. سه تن از اعضاي كميته، روز 13 ارديبهشت او را در خيابان غافلگير كردند و به قتل رساندند.
خرداد 1296 فرا رسيد و كميته هدف بعدي خود را انتخاب كرد: عبدالحميد خان متين السلطنه، تحصيلكرده آكسفورد كه مدتي در بوشهر مسئول كشتي پرسپوليس بود و همانجا مجلهاي منتشر كرد، سپس به مشهد رفت و مدرسه و كانون تربيت را آنجا به راه انداخت، آنگاه از خراسان به وكالت مجلس دوم برگزيده شد، در تهران روزنامه «عصر جديد» را منتشر ميكرد، كارمند خزانهداري كل بود و متهم به سوءاستفاده مالي شده بود. حسين للِه او را پشت ميز كارش در خانه هدف قرار داد و كشت.
خودسري
بيسر و ساماني كميته، كمكم عوارض خود را نشان داد. سه تن از اعضاي كميته، بدون مشورت با ديگران و ظاهراً به قصد انتقامگيري شخصي، ميرزا محمد رضا منتخب الدوله، داماد وثوق الدوله را كه در امور ماليه كشور صاحبمنصب بود، به قتل رساندند. قتل ميرزا محسن مجتهد نيز بدون موافقت سران كميته صورت گرفت. ميرزا محسن از علماي طراز اول تهران و داماد سيدعبدالله بهبهاني بود. ترور او را حسين للِه و احسان الله خان بيرون از كميته طراحي كردند و هنگامي كه او سوار بر الاغ از خيابان پامنار ميگذشت به اجرا در آوردند. ابوالفتحزاده، بعداً در جريان اين ترور قرار گرفت و قبول كرد كه كميته مجازات مسئوليت آن را بپذيرد.
به نظر ميرسد همين ترور باعث شد دولت مسامحه در برخورد با كميته را كنار بگذارد. حدود يك ماه پس از ترور ميرزا محسن مجتهد، روز 22 تير 1296، بازداشت اعضاي كميته مجازات آغاز شد. عماد الكتاب و علياكبر ارداقي پشت ميز كارشان در وزارت ماليه بازداشت شدند. ابولفتحزاده، منشيزاده و مشكوه الممالك، رشيدالسلطان، حسين للِه و سايرين نيز در خانههايشان توقيف شدند. اما هيچ يك از مستنطقين نظميه، از بيم انتقام گيري اعضايي كه احتمال داشت بازداشت نشده باشند، جرأت بازجويي جدي از آنها را پيدا نكرد. اعضاي كميته چند ماهي در زندان ماندند و آزاد شدند.
روز 15 مرداد 1297، وثوق الدوله رئيسالوزراء شد. او همان روز دستور داد اعضاي كميته مجازات فوري بازداشت شوند. شش روز بعد محاكمه آنها آغاز شد و هنوز مرداد به پايان نرسيده بود كه حكم مجازات آنها صادر شد. حسين للِه و رشيد السلطان اعدام شدند و قرار شد ابولفتحزاده و منشيزاده تبعيد شوند، اما آن دو نيز روز هشتم شهريور ظاهراً در حال فرار به ضرب گلوله مأموران كشته شدند. احسان الله خان كه گريخته بود، به نهضت جنگل پيوست.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی