جمعه، خرداد ۲۲، ۱۳۸۳

بازگشت تبعيدي
(براي شرق)
آيت‌الله سيد ابولقاسم كاشاني، روز 20 خرداد 1329 پس از شانزده ماه تبعيد، به كشور بازگشت و مورد استقبال مردم و رجال سياسي و مذهبي قرار گرفت. او پس از حادثه ترور ناموفق شاه در دانشگاه تهران، بازداشت و به لبنان تبعيد شده بود. به هنگام بازگشت او، جمعيت فدائيان اسلام از فرودگاه تا منزل آيت‌الله را در پامنار طاق نصرت بستند، عده زيادي از مردم براي مراسم استقبال آماده شدند و تعدادي از روحانيون و رجال سياسي،‌ از جمله دكتر محمد مصدق و نمايندگان جبهه ملي به فرودگاه رفتند. مراسم استقبال از آيت‌الله كاشاني نشان مي‌داد كه او در بدو ورودش به كشور، دو همپيمان اصلي دارد: فدائيان اسلام و جبهه ملي. اما حوادث سه سال بعدي باعث شد رشته‌هاي هر دو پيمان گسسته شود.
ابولقاسم كاشاني، در سال 1260 خورشيدي در نجف به دنيا آمد. او همانجا نزد پدرش كه روحاني محترمي بود، درس خواند. كاشاني در مخالفت‌ عليه اشغال عراق توسط بريتانيا در طول جنگ جهاني اول شركت داشت و پدرش در جريان شورش مشهور 1921 كشته شد؛ ابولقاسم نيز دستگير شد اما از زندان گريخت و در سال 1298 به تهران آمد.
كاشاني پس از استقرار در تهران، به تدريج با روحانيون سرشناسي چون طباطبايي‌ها، بهبهاني‌ها، آشتياني‌ها، آقا جمال اصفهاني، امام جمعه خويي و از همه مهم‌تر سيد حسن مدرس آشنا شد. او در سال 1303 و در مخالفت با جمهوري‌خواهي سردارسپه تظاهرات بزرگي را در خارج از مجلس سازماندهي كرد. سردارسپه كه تحت تأثير مخالفت‌ها، انديشه ايجاد حكومت جمهوري را كنار گذاشته بود، به علماي قم و عتبات نزديك شد تا حمايت آنان را براي تغيير سلطنت جلب كند. در نتيجه تعدادي از روحانيون، به رغم مخالفت مدرس و مصدق، در مجلس مؤسسان سلسله پهلوي شركت كردند كه ابولقاسم كاشاني از آن جمله بود. او در دوران رضاشاه به تدريج سرخورده شد و از سياست كناره گرفت.
بازگشت به سياست
آيت‌الله كاشاني در جريان اشغال ايران توسط متفقين، به ظن همكاري با آلماني‌ها بازداشت شد و اين در واقع بازگشت او به سياست بود. در تيرماه 1325، هنگامي كه احمد قوام (نخست وزير وقت) حزب دموكرات را تشكيل داد و به جناح چپ و حزب توده نزديك شد، كاشاني را بازداشت كرد. در مهرماه همان سال و با چرخش قوام به راست، كاشاني نيز آزاد شد. او در بهار 1327 كه صحبت از نخست وزيري هژير به ميان آمد، با او به مخالفت پرداخت. كابينه هژير تنها چهار ماه دوام آورد و به دليل همين مخالفت‌ها سقوط كرد.
شاه كه روز 15 بهمن همان سال در جشن سالگرد افتتاح دانشگاه تهران شركت كرده بود، هدف گلوله ناصر فخرآرايي قرار گرفت و مجروح شد. فخرآرايي با كارت خبرنگاري روزنامه مذهبي «پرچم اسلام» به مراسم آمده بود. بنابراين آيت‌الله كاشاني به گمان دست داشتن در اين ترور بازداشت و از كشور تبعيد شد.
علماي قم، به ويژه آيت‌الله بروجردي و آيت‌الله بهبهاني، روحانيون را از دخالت در سياست منع كردند، اما كاشاني نظر آنها را نپذيرفت و از تبعيدگاهش در لبنان، در مخالفت با تصميم مجلس مؤسسان مبني بر تفويض قدرت انحلال مجلس به شاه اعلاميه صادر كرد. او با تشكيل انجمن‌هاي ايالتي نيز مخالفت كرد. سرانجام انتخاب غيابي كاشاني به نمايندگي مجلس توسط مردم تهران، علي منصور (نخست‌وزير وقت) را وادار كرد تلگرافي به او اطلاع دهد كه مي‌تواند به كشور باز گردد.
نهضت ملي
بازگشت كاشاني به ايران با اوج‌گيري نهضت ملي و جنبش ملي شدن صنعت نفت همزمان بود. او تنها رهبر برجسته مذهبي بود كه از نهضت حمايت كرد، هرچند پس از ترور رزم‌آرا، روحانيون برجسته ديگري چون آيت‌الله خوانساري نيز در حمايت از نهضت بيانيه دادند.
فدائيان اسلام نيز تا پيش از نخست‌وزيري دكتر مصدق از جنبش ملي كردن صنعت نفت حمايت مي‌كرد. نواب صفوي، رهبر فدائيان اسلام در پي برپا كردن حكومت اسلامي بود و آرزوي بلندپروازانه اتحاد سرزمين‌هاي اسلامي را در سر مي‌پروراند. بنابراين هنگامي كه انتظاراتش از دولت مصدق در مورد اجراي احكام و قوانين شرع برآورده نشد و شيوه عملگرايانه آيت‌الله كاشاني را ديد، از هر دو فاصله گرفت. فدائيان اسلام تا جايي پيش رفتند كه كاشاني را عامل انگليس خواندند و به او اتهام زدند در سوءاستفاده‌هاي مالي دست داشته است. آنها مصدق را نيز «دروغگو» مي‌دانستند.
از سوي ديگر اختلافات ميان آيت‌الله كاشاني و مصدق به تدريج بيشتر مي‌شد. كاشاني از بهمن 1331 از نهضت فاصله گرفت و در ماجراي 9 اسفند همان سال به همراه آيت‌الله بهبهاني عملاً در مقابل آن ايستاد و به شدت از شاه پشتيباني كرد.
كاشاني به اين ترتيب همپيماني با نهضت ملي را گسست. او حتي پس از كودتاي 28 مرداد مصدق را «خائن» و مستحق اعدام خواند. در آبان 1334، در مراسم ختم پسر آيت‌الله كاشاني، به علاء نخست‌وزير وقت تيراندازي شد. از جمله عواقب اين سوء قصد نافرجام، بازداشت كاشاني بود. او در بازجويي پذيرفت كه فتواي قتل رزم‌آرا را به عنوان مجتهدي جامع‌الشرايط داده است. كاشاني مدتي زنداني بود و تنها هنگامي كه پذيرفت نسبت به اعدام قاتل رزم‌آرا واكنش نشان ندهد،‌ با كمك آيت‌الله بهبهاني آزاد شد.
آيت‌الله كاشاني در 220 اسفند 1340 در هشتاد سالگي درگذشت.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی