یکشنبه، تیر ۱۴، ۱۳۸۳

هوهانس‌خان مساعدالسلطنه

هوهانس خان ماسحيان (مساعد السلطنه)، ديپلمات برجسته ارمني، روز 17 تير 1309ه.ش. به عنوان نخستين سفير ايران در ژاپن معرفي شد و آخرين سفر خود را آغاز كرد. آغاز روابط ميان دو كشور به سال 1259خورشيدي باز مي‌گشت كه امپراتور ژاپن نماينده ويژه‌اي را براي برقراري روابط تجاري، به ايران فرستاد. به نظر مي‌رسد سفر علي‌اصغر خان امين السلطان، اتابك اعظم به ژاپن كه تأثير زيادي بر وي گذاشت نيز در پي اين اقدام امپراتور بوده است. رفت و آمد مقامات و مأموران دو كشور در آن هنگام، به علت سياست‌ها و اقدامات ژاپن كه به جنگ با روسيه و چين انجاميد، بي‌نتيجه رها شد. دولت ژاپن چند سال بعد دوباره براي برقراري روابط تجاري و سياسي با ايران پيشقدم شد و در سال 1305ه.ش. در ايران نمايندگي تجاري تأسيس كرد. دولت ايران نيز پس از سه سال پيشنهاد ژاپن را براي برقراري رابطه سياسي پذيرفت و پيمان نامه‌اي ميان دو كشور امضاء شد. ايران، هوهانس خان مساعدالسلطنه را به عنوان نخستين نماينده سياسي خود به توكيو فرستاد و سفارت ايران در ژاپن گشايش يافت.
ديپلمات
هوهانس خان (آوانس)، اوايل دهه 1240خورشيدي در كوچه ارامنة محله حضرت عبدالعظيم به دنيا آمد. پدرش استاد ابراهيم، زرگرباشي دربار قاجار بود. هوهانس خان تحصيلات مقدماتي خود را در تهران و تبريز گذراند و سپس راهي فرانسه شد. او پس از سه سال اقامت و تحصيل در پاريس به تهران بازگشت و توسط محمدحسن‌خان صنيع‌الدوله (اعتمادالسلطنه بعدي) كه وزير انطباعات بود به عضويت دارالترجمه اين وزارتخانه در آمد. او در اين دوره از ناصرالدين شاه لقب عمادالوزاره گرفت. احتشام‌السلطنه، يكي از رجال خوشنام آن عصر در مورد او نوشته است: «زبان فرانسه را خيلي خوب مي‌دانست و خوب حرف مي‌زد و به ادبيات فرانسه آشنايي كامل داشت. انگليسي را هم در طهران ياد گرفت و فارسي را خوب و صحيح حرف مي‌زد و مي‌نوشت...اعتمادالسلطنه بار از دوشش مي‌كشيد و كتب و رسالات و آرتيكل‌هاي خارجي را به او مي‌داد كه ترجمه كند، بعد به اسم خودش به خرج مي‌برد و چاپ مي‌كرد.» (خاطرات احتشام السلطنه)
در خاطرات اعتمادالسلطنه هم يكي دو جا نام هوهانس‌خان آمده است. مثلاً او در يادداشت روز دوشنبه 6 ذيقعده 1305ه.ق. مي‌نويسد: «كتاب ترجمه آوانس‌خان را تقديم كردم. شب يك قوطي عاج منبت پنجاه عدد دو هزاري ميانش گذاشته به توسط ميرزا محمدخان خدمت شاه فرستادم. خيلي مطبوع افتاده بود».
تسلط هوهانس‌خان به زبان خارجه باعث شد به عنوان مترجم به همراه هيأتي براي شركت در جشن پنجاهمين سالگرد سلطنت ملكه اليزابت به لندن برود. او همچنين هيأت ايراني را كه پي مرگ تزار نيكلاي براي ابلاغ پيام تسليت دولت ايران به دربار روسيه اعزام شد، همراهي كرد. هوهانس خان كه پس از بازگشت از اين دو سفر لقب مساعدالسلطنه گرفته بود، به خدمت وزارت خارجه در آمد و رياست دارالترجمه اين وزارتخانه را به عهده گرفت. چندي بعد و در پي مأموريت يافتن احتشام‌السلطنه براي سفارت برلين، هوهانس خان همراه او به آلمان رفت و 5 سال به عنوان مستشار سفارت ايران خدمت كرد. او به مدت دو سال و نيم در غيبت احتشام‌السلطنه كه به ايران آمده بود، شارژدافر (كاردار) ايران در برلين بود. در سال 1291ه.ش. به سمت وزير مختار ايران در آلمان منصوب شد و چهار سال در اين سمت ماند. با آغاز جنگ جهاني اول، دولت آلمان رفتار خود را با هوهانس خان تغيير داد. سيد حسن تقي‌زاده كه در آن هنگام ساكن آلمان بود و مجله كاوه را آنجا منتشر مي‌كرد، اين موضوع را چنين نقل كرده است: «در آن موقع وزير مختار ايران در برلن يك نفر ارمني به اسم اوانس خان مساعدالسلطنه، آدم خيلي عالم و فاضل بود... آلماني‌ها او را نمي‌خواستند، زيرا ارمني‌ها دشمن صلبي ترك‌ها بودند و از طرف ديگر آلماني‌ها با ترك‌ها (عثماني‌ها) دوست بودند. معلوم بود هر ارمني هرجا كه باشد بر ضد آلمان و دوست انگليس و فرانسه (متفقين) بود... اين بود كه او را مثل سفير حساب نمي‌كردند. هر چه مراسله براي او از ايران مي‌آمد، با اينكه معمولاً اين قبيل نامه‌ها لاك و مهر دارد، مع‌الوصف به او نمي‌دادند، خودشان باز مي‌كردند. خيلي وضع غريبي بود.» (زندگي طوفاني، خاطرات تقي‌زاده)
اديب
هوهانس خان سرانجام تحت فشار آلماني‌ها بركنار شد و جاي خود را به حسين قلي خان نواب، دمكرات وطن‌پرست و طرفدار آلمان داد. مساعدالسلطنه، با وقوع انقلاب روسيه و پايان جنگ، به خدمت حكومت مستقل ارمنستان در آمد و حتي قرار بود به عنوان وزير مختار اين كشور در لندن انتخاب شود، اما استقلال ارمنستان با تشكيل اتحاد جماهير شوروي از دست رفت. هوهانس خان چند سالي در پاريس، لندن و وين اقامت داشت و در اين دوران به ترجمه آثار شكسپير به صورت نظم و به زبان ارمني پرداخت كه به عنوان يادگاري ارزشمند از او باقي مانده است. او در سال 1304ه.ش. به نمايندگي از ارامنه جنوب كشور به مجلس شوراي ملي راه يافت و سپس در دوران سلطنت رضاشاه به عنوان وزير مختار ايران به لندن رفت. آخرين مأموريت هوهانس خان مسحيان مساعدالسلطنه سفارت كبراي ايران در ژاپن بود. او در ژاپن بيمار شد و به سوي ايران حركت كرد، ولي اوايل آبان 1310ه.ش. در خاريبن منچوري درگذشت. جنازه او به تهران انتقال يافت و با احترام و تشريفات رسمي به خاك سپرده شد.
احتشام‌السلطنه عقيده داشت در دومين سفرش به عنوان وزير مختار به برلن، هوهانس خان كه شارژدافر ايران در آلمان بود «طبعاً مايل به انتصاب» او نبوده و «بعضي اقدامات كرد كه البته مؤثر واقع نشد». با وجود اين در مورد او نوشته است: «در مدت مأموريت وزارت خارجه و مأموريت برلن كه آوانس خان (هوهانس خان) با من همكاري داشت و با هم بوديم، او را به درستي و صحت عمل شناخته‌ام و اعتماد به او داشتم. هر كاري به او رجوع مي‌شد، به خوبي از عهده انجام آن بر مي‌آمد. آوانس خان بر مرحوم مشيرالدوله (شيخ محسن خان) نفوذ داشت ولي او از رخنه و نفوذ در مزاج وزير خارجه سوءاستفاده نمي‌كرد. بايد از او ممنون بود. اي كاش ايرانيان حقيقي و مسلمانان واقعي ده يك صميميت او را داشته و صد يك خدمات او را به مملكت ايران مي‌كردند.»
مزار هوهانس خان در حياط مدرسه ارمنيان در خيابان ميرزا كوچك خان جنگلي قرار دارد.

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی